معنی فارسی overregulation
B1به معنای وضع قوانین و مقررات بیش از حد، به ویژه در زمینه کسب و کار.
The excessive imposition of regulations or rules.
- NOUN
example
معنی(example):
تنظیم بیش از حد میتواند به عدم خلاقیت در محل کار منجر شود.
مثال:
Overregulation can lead to a lack of creativity in the workplace.
معنی(example):
بسیاری بر این باورند که تنظیم بیش از حد به کسب و کارهای کوچک آسیب میزند.
مثال:
Many argue that overregulation harms small businesses.
معنی فارسی کلمه overregulation
:
به معنای وضع قوانین و مقررات بیش از حد، به ویژه در زمینه کسب و کار.