معنی فارسی overwide

B2

به معنای عریض‌تر از حد معمول، که ممکن است کارایی یا زیبایی را تحت تأثیر قرار دهد.

Wider than is typical or necessary.

example
معنی(example):

در برای قاب کوچک خانه بسیار عریض است.

مثال:

The door is overwide for the small frame of the house.

معنی(example):

رودخانه در این نقطه بسیار عریض است و عبور از آن دشوار است.

مثال:

The river is overwide at this point, making it hard to cross.

معنی فارسی کلمه overwide

: معنی overwide به فارسی

به معنای عریض‌تر از حد معمول، که ممکن است کارایی یا زیبایی را تحت تأثیر قرار دهد.