معنی فارسی overwideness

B1

به معنای عریضی بیش از حد معمول، که می‌تواند بر عملکرد یا استفاده تأثیر بگذارد.

The state of being excessively wide.

example
معنی(example):

عریضی بیش از حد مسیر، راه رفتن مردم در کنار هم را دشوار کرد.

مثال:

The overwideness of the path made it difficult for people to walk side by side.

معنی(example):

عریضی بیش از حد بزرگراه جدید، اجازه می‌دهد که جریان ترافیک بهتری داشته باشد.

مثال:

The overwideness of the new highway allows for smoother traffic flow.

معنی فارسی کلمه overwideness

: معنی overwideness به فارسی

به معنای عریضی بیش از حد معمول، که می‌تواند بر عملکرد یا استفاده تأثیر بگذارد.