معنی فارسی overwildness

B1

حالت یا ویژگی بیش از حد وحشی و غیرقابل کنترل، به ویژه در طبیعت یا ذهن.

The state or quality of being excessively wild and uncontrolled, especially in nature or mind.

example
معنی(example):

وحشی‌بودن بیش از حد جنگل باعث شد که به سختی حرکت کنیم.

مثال:

The overwildness of the jungle made it hard to navigate.

معنی(example):

وحشی‌بودن بیش از حد تخیل او غالباً منجر به ایده‌های بی‌نظم می‌شود.

مثال:

The overwildness of his imagination often led to chaotic ideas.

معنی فارسی کلمه overwildness

: معنی overwildness به فارسی

حالت یا ویژگی بیش از حد وحشی و غیرقابل کنترل، به ویژه در طبیعت یا ذهن.