معنی فارسی overwisely

B1

به معنای انجام کارها با عاقلانه‌گی بیش از حد است که معمولاً به مشاوره، تصمیم‌گیری یا رفتار اشاره دارد.

To act or decide in a manner that is excessively wise or judicious, often to the point of being overly cautious or complicated.

example
معنی(example):

او به طور بیش از حد عاقلانه تصمیماتی گرفت و هر نتیجه‌ی ممکن را در نظر گرفت.

مثال:

She made decisions overwisely, considering every possible outcome.

معنی(example):

نصیحت او به طور بیش از حد عاقلانه پیچیده بود و فهم آن دشوار بود.

مثال:

His advice was overwisely elaborate, making it hard to understand.

معنی فارسی کلمه overwisely

: معنی overwisely به فارسی

به معنای انجام کارها با عاقلانه‌گی بیش از حد است که معمولاً به مشاوره، تصمیم‌گیری یا رفتار اشاره دارد.