پندارکتوس یک جنس از پستاندارانی است که شامل پاندای غول‌پیکر می‌شود.

پنداری، مرتبط با پانداها یا شبیه به آنها.

پنداروس، شخصیتی در داستان‌های ادبی که معمولاً به عنوان واسطه عمل می‌کند.

پاندیشن، عمل نگهداری و مدیریت منابع.

پاندواها، شخصیت‌های مرکزی از داستان ماهاباراتا در اساطیر هندو.

پندایی، مربوط به یا شبیه به پانداها.

پاندکت‌ساز، کسی که به مطالعه جامع نظام‌های حقوقی می‌پردازد.

پاندومی، یک بیماری مسری است که به سرعت در سطح جهانی شیوع پیدا می‌کند.

پاندمی، به بروز بیماری‌ای گفته می‌شود که در سطوح وسیع جغرافیایی پخش شده و جمعیت زیادی را مبتلا می‌کند.

پاندمیان به وضعیتی اشاره دارد که بر اثر شیوع بیماری در مقیاس وسیع ایجاد می‌شود.

پاندمی‌سیتی به ویژگی یا حالت شیوع گسترده یک بیماری اشاره دارد.

پاندیمونیاکی به حالت یا کیفیت آشفتگی و بی‌نظمی ناشی از پاندمی اشاره دارد.

پاندیمونیاکی به وضعیتی که در آن بی‌نظمی و آشفتگی ناشی از یک پاندمی وجود دارد، اشاره دارد.

پاندومنی به معنی وضعیتی شلوغ و آشفته است که در آن سر و صدا و هیجان زیادی وجود دارد.

پاندومیک به وضعیتی اشاره دارد که شلوغ و هرج و مرج است.

پاندومنیسم به معنی ایجاد و تحکیم هرج و مرج و تیره‌گی در یک جامعه است.

پاندیموس به گروهی از مردم اشاره دارد که برای بحث و تبادل نظر گرد هم آمده‌اند.

پاندنومینیشنال به رویکردی اطلاق می‌شود که شامل چندین فرقه یا اعتقاد مختلف است.

پاندراژ به عملی اشاره دارد که در آن شخص به دنبال جلب رضایت دیگران است، معمولاً با زبانی شیرین.

پاندری به فردی اطلاق می‌شود که به خواسته‌های دیگران خدمت می‌کند تا از این طریق منفعتی کسب کند.

پاندری‌ها به افرادی اطلاق می‌شود که به خواسته‌های دیگران خدمت می‌کنند تا منفعتی کسب کنند.

پاندریس به زنی اطلاق می‌شود که به خواسته‌های دیگران خدمت می‌کند به منظور دستیابی به هدفی.

پاندریسم به عمل خدمت به خواسته‌های دیگران به شکل منفعت‌طلبانه اشاره دارد.

پاندری کردن به فرآیند راضی کردن دیگران برای به دست آوردن منفعت اشاره دارد.

پاندری به رفتاری اطلاق می‌شود که به طرز غیرصادقانه‌ای به خواسته‌های دیگران پاسخ می‌دهد.

پاندما، نوعی خوراکی و یا طعم که در برخی از فرهنگ‌ها استفاده می‌شود.

پاندرمیت، غذایی که معمولاً در برخی مناطق تهیه می‌شود.

پاندروس، صفتی که به نوعی رفتار یا سخنان تملق‌آمیز اشاره دارد.

پاندریش، فرایند یا موقعیتی که در آن کسی رهبری یا پشتیبانی را ارائه می‌دهد.

ویرانی پاندری، تخریب یا آسیب جدی که به وسیله یک حادثه یا وقایع به وجود می‌آید.

پندی، نوعی خوراکی یا دسر که معمولاً برای کودکان تهیه می‌شود.

پاندیابیسم، اعتقاد به این که همه چیز با ویژگی‌های مادی آن قابل توضیح است، نظری است که به توضیح پدیده‌ها از طریق مادیات می‌پردازد.

پاندی‌بت، موجودی خیالی که معمولاً دارای ویژگی‌های پاندا و خفاش است، و در ادبیات کودکانه به تصویر کشیده می‌شود.

پاندیکولیشن، عمل کشیدن و گسترش بدن، معمولاً بعد از بیدار شدن یا نشستن طولانی است.

پاندید، به معنای آماده‌سازی و افزایش طعم مواد غذایی به ویژه میوه‌ها با استفاده از شکر و ادویه است.

پاندی‌ها، موجودات خیالی که به عنوان نماد بازیگوشی و شادی در داستان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

پاندی کردن، عمل بازی کردن و ابراز شادی به صورت غیررسمی و شاداب است.

پندیون، نامی است که به گونه‌ای از پرندگان در خانواده شاهین‌های ماهی‌خوار اطلاق می‌شود.

پندیونید، نام خانواده‌ای از پرندگان شکاری است که شامل ماهی‌خوارها می‌شود.

پاندیتا، عنوانی برای بشر و شخصیت‌های مذهبی و معنوی در فرهنگ‌های مختلف به ویژه هند.