parepigastric
منطقه‌ای در بدنه که به بخشی از شکم اشاره دارد.
parer
چاقویی کوچک و تیز که بیشتر برای پوست کندن میوه و سبزیجات کاربرد دارد.
parerethesis
پاررتزیس، عبارتی است که برای تفسیر یا توضیح بیشتر در متن استفاده می‌شود.
parergal
پاررگال به تحقیق یا بحث‌هایی اطلاق می‌شود که جنبه‌های جانبی موضوعی اصلی را مورد بررسی قرار می‌دهد.
parergy
پاررژی به کارها و فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که به موضوعی پیرامونی مرتبط است.
parergic
پاررژیک به ویژگی‌های جانبی و مکمل در بحث‌ها و نوشته‌ها اشاره دارد.
parers
پاررها به افرادی اطلاق می‌شود که به ویرایش و اصلاح متون می‌پردازند.
paresthesis
پاراتزیس به حالتی گفته می‌شود که فرد احساس گزگز یا بی‌حسی در یک یا چند قسمت از بدن می‌کند.
paresthetic
احساس غیرطبیعی در پوست که معمولاً به صورت گزگز یا بی‌حسی حس می‌شود.
parethmoid
استخوانی در ناحیه بینی که به ساختار آن کمک می‌کند.
paretic
شخصی که به علت آسیب اعصاب قادر به حرکت نیست.
paretically
به شیوه‌ای که نشان‌دهنده ضعف یا ناتوانی در حرکت باشد.
paretics
افراد مبتلا به ناتوانی حرکتی، معمولاً به خاطر آسیب‌های عصبی.
paretta
شیء یا عنصری که در هنر یا رقص استفاده می‌شود.
pareunia
پاریونی، واژه‌ای در علم جنسی به معنای رابطه جنسی است که به عمل دخول بین دو فرد اشاره دارد.
parfaits
پارفه، دسر شیرینی است که معمولاً از لایه‌های ماست، میوه و گرانولا تهیه می‌شود.
parfey
پارفه‌ای، نوعی دسر لایه‌ای که معمولا در لیوان سرو می‌شود و می‌تواند شامل انواع طعم‌ها باشد.
parfield
پارفیلد، یک واژه عمومی که به ساحه‌ای زیبا و روستایی اشاره دارد.
parfilage
پارفیلج، روشی در آشپزی که به لایه‌گذاری مواد غذایی اشاره دارد.
parflesh
پارفlesh، اصطلاحی که به قسمت‌های گوشتی حیوانات در آناتومی اشاره دارد.
parfleshes
پرفلش، به حالت یا خاصیتی اشاره دارد که از ویژگی‌های عطر مانند خوشبویی یا تأثیر بویایی برمی‌خیزد.
parfocal
پرفوکل، به ویژگی لنزهای دوربین یا میکروسکوپ‌ها اطلاق می‌شود که در آن، تغییرات بزرگنمایی باعث تغییر در فوکوس نمی‌شود.
parfocality
پرفوکالی‌تی، ویژگی یا حالت داشتن فوکوس ثابت در تغییر بزرگنمایی در سیستم‌های نوری.
parfocalize
پرفوکالیزه کردن، به معنای تنظیم یا تطبیق فوکوس در سیستم‌های نوری برای حفظ فوکوس در بزرگنمایی‌های مختلف.
parfumeur
پرفیومر، به سازنده یا طراح عطر حرفه‌ای اطلاق می‌شود که رایحه‌ها را ترکیب می‌کند.
parfumoir
پرفومور، به مکانی اشاره دارد که عطرها و رایحه‌ها برای تست یا خرید در دسترس هستند.
pargasite
پارگاسیت، یک ماده معدنی نادر از گروه آمفیبول‌ها است که بیشتر در سنگ‌های آذرین و متامورفیک یافت می‌شود.
pargeboard
پارژبورد، نوار یا صفحه‌ای است که به منظور حفاظت و زیباسازی مناطق اطراف دیوارهای بیرونی ساختمان استفاده می‌شود.
pargeter
پارژتر، فردی است که با استفاده از گچ و ملات، سطوح داخلی یا خارجی ساختمان‌ها را مسطح و زیبا می‌کند.
pargetted
گچ‌کاری شده، به عملی گفته می‌شود که طی آن سطوح با گچ پوشانده شده تا دوام و زیبایی آن‌ها افزایش یابد.
pargetting
گچ‌کاری، عمل پوشاندن سطوح با گچ به جهت زیباسازی یا حفاظت در ساختمان‌ها.
pargyline
پارگیلین، یک داروی مهارکننده مونوآمین اکسیداز است که در درمان برخی اختلالات عصبی استفاده می‌شود.
pargo
ماهی پارگو، نوعی ماهی رنگارنگ و خوشمزه که در آب‌های گرمسیری زندگی می‌کند.
pargos
پارگوس‌ها، نوعی ماهی رنگارنگ که در آب‌های گرمسیری زندگی می‌کنند و به صورت گروهی شنا می‌کنند.
parheliacal
پدیده‌ای نادر که به ایجاد نورهای خاصی در اطراف خورشید و یا ماه مربوط می‌شود.
parhelic
دایره‌ای نوری در آسمان که به صورت افقی به دور خورشید و یا ماه ایجاد می‌شود.
parhelnm
پدیده‌ای نادر که به یک نوع خاص از نورگیری در آسمان مرتبط است.
parhypate
در موسیقی، پارهایپاته به یک نت خاص اشاره دارد که در مقیاس‌های مختلف استفاده می‌شود.
parhomology
پارهمولوژی یک مفهوم ریاضی است که به بررسی و تحلیل ویژگی‌های توپولوژیکی و ساختارهای جبرایی می‌پردازد.
parhomologous
پارهمولوژیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در ساختارهای مختلف به صورت مشابه وجود دارند.