pasis
پاسی، نامی با معانی مختلف در فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون.
pasitelean
پاسی‌تِلیان، اصطلاحی برای توصیف سبک نوشتار خاص در متون دانشگاهی.
pask
پَسک، واژه‌ای که می‌تواند به معانی متفاوتی در گویش‌ها اشاره کند.
pasmo
پَسْمو، سیستم کارت غیر نقدی برای حمل و نقل عمومی در ژاپن.
paso
پَسو، اصطلاحی برای قدم‌های رقص در موسیقی و رقص لهستانی و اسپانیایی.
pasquil
پَسکیول، نوشته‌ای انتقادی به‌ویژه علیه یک گروه یا فرد، معمولاً به صورت طنز.
pasquilant
پَسکیولانت، توصیفی برای چیزی است که به طرز انتقادی و طنزآمیز ارائه شده است.
pasquiler
پسکیولر، فردی که نوشته‌های انتقادی و طنزآمیز تولید می‌کند.
pasquilic
پَسکیولیک، صفتی که به طنز و انتقاد در سخن یا نوشتار اشاره دارد.
pasquillant
پَسکیولانت، به شیوه‌ای انتقادی و طنزآمیز توصیف می‌شود.
pasquiller
پسکیولر، فردی که در نوشتار خود از طنز به‌طور انتقادی استفاده می‌کند.
pasquillic
پاسکوئلیک، به معنای توهین یا انتقاد شدید به کار رفته در متن یا شعر.
pasquils
پاسکویل، متن یا شعر طنزآمیز که به نقد شخص یا موضوعی پرداخته می‌شود.
pasquin
پاسکین، نوشته‌ای انتقادی که معمولاً به شکل طنزآمیز به چهره‌های عمومی و سیاسی پرداخته می‌شود.
pasquinaded
پاسکیناد، به معنای ابراز انتقاد یا تمسخر به صورت هنری یا ادبی.
pasquinader
پاسکینادر، فردی که به نوشتن یا خلق آثار طنزآمیز و انتقادی می‌پردازد.
pasquinading
پاسکینادینگ، عمل نوشتن و انتقاد به شیوه‌ای طنزآمیز.
pasquinian
نوعی طنز یا نقد اجتماعی که معمولاً شخص یا گروهی را هدف قرار می‌دهد.
pasquino
مجسمه‌ای در رم که سنتی برای نوشتن انتقادات و طنزها به شمار می‌رود.
passableness
قابلیت عبور یا عبور از یک مکان یا مسیر.
passacaglio
سبک موسیقی یا رقصی برگرفته از دوران باروک که بر اساس یک ملودی تکراری ساخته می‌شود.
passado
به معنای گذشته، زمان گذشته یا تاریخچه.
passadoes
جمع کلمه passado که به دوره‌های تاریخی یا فرهنگی اشاره دارد.
passados
به رویدادها یا وضعیت‌هایی اشاره دارد که در گذشته اتفاق افتاده‌اند.
passageable
به معنای قابل عبور یا دستیابی است.
passager
به کسی که در وسیله نقلیه‌ای سفر می‌کند اشاره دارد.
passaggi
به مسیرها یا راه‌های باریک و محصور اشاره دارد که به صورت عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
passaggio
در موسیقی به انتقال یا تغییر در دامنه صدا اشاره دارد.
passagian
به نوع خاصی از اطلاعات یا مضمون مرتبط با مفاهیم اشاره دارد.
passagio
پاساژیو، عبارتی در موسیقی که به معنای یک انتقال نرمال و هموار بین دو نت یا نوع صوتی است.
passay
پاسا، یک نوع رسم یا فعالیت اجتماعی که در آن گروهی از افراد روی یک موضوع خاص ملاقات می‌کنند.
passalid
پاسالید، یکی از خانواده‌های حشرات است که شامل سسک‌ها یا سوسک‌هایی با شاخ‌های متمایز می‌باشد.
passalidae
پسالیید، خانواده‌ای از سوسک‌ها که به خاطر ویژگی‌های خاص خود شناخته می‌شوند.
passalus
پاسولاس، نوعی سوسک که در چوب‌های در حال فساد زندگی می‌کند و به تجزیه مواد آلی کمک می‌کند.
passament
پاسامان، نوعی تزئینات یا زینت‌ آلاتی که در صنایع دستی و خیاطی استفاده می‌شود.
passamezzo
پاسامزو، نوعی رقص و موسیقی سنتی ایتالیایی که در زمان رنسانس محبوب بود و به‌طور خاص در حرکات موزون اجرا می‌شود.
passangrahan
پاسنگرهان، مکان یا محلی که به عنوان پناهگاهی برای مسافرین و افراد نیازمند خدمت می‌کند.
passaree
پاساری، نوعی گل یا گیاه که معمولاً در باغ‌ها کشت می‌شود و به خاطر زیبایی و عطرش شناخته‌شده است.
passback
پاس‌پس، حرکتی در ورزش که در آن بازیکن توپ را به عقب پاس می‌دهد به هم‌تیمی خود.
passee
پاسی، فردی که توجه یا دعوت را دریافت می‌کند.