pedicurism
پدی کیوریسم، هنر یا عمل خدمات زیبایی پا، معمولاً شامل ماساژ و ناخن‌کاری است.
pedicurist
پدی کیوریست، فردی که در ارائه خدمات زیبایی برای پاها متخصص است.
pedicurists
پدی کیوریست ها، افرادی که در زمینه خدمات زیبایی به پاها کار می کنند.
pediferous
پدیفرس، به معنای دارا بودن و یا ایجاد محیط مناسب برای حشرات و آفات.
pediform
پدیفرم، به شکل پا یا پا مانند، معمولاً در توصیف اشکالی که به پا شباهت دارند به کار می‌رود.
pedigerous
پدیجرس، به معنی داشتن یا مربوط به پا یا بخش‌های پا.
pedigraic
پدیگریک، مربوط به شجره‌نامه یا نسل یک حیوان، به خصوص در اشاره به نژادهای خاص.
pedigreed
پدیگرید، به نامی اشاره دارد که اثبات می‌کند یک حیوان از نژاد خاصی می‌آید.
pedigreeless
بدون شجره‌نامه، اشاره به حیواناتی که نژاد یا نسل خاصی را ندارند.
pediluvium
پدیلوویوم، به لایه‌ای از رسوبات اشاره دارد که معمولاً در اطراف مناطق آبی یافت می‌شود.
pedimana
پدیمانا به فرایند یا علم مطالعه ریتم در موسیقی اطلاق می‌شود.
pedimane
پدیمانه به ویژگی‌های خاص در معماری اشاره دارد که معمولاً شامل طاق‌های تزئینی است.
pedimanous
پدیمانوس به رفتارهای ویژه‌ای اشاره دارد که فرای امکان یا توانایی خاصی تشخیص داده می‌شوند.
pedimental
پدیمنتال به سازه‌هایی اطلاق می‌شود که به صورت تاج یا بالای یک ساختمان قرار می‌گیرند.
pedimented
پدیمنتد به سازه‌ای اطلاق می‌شود که دارای تاج یا قسمت‌هایی در بالای آن است.
pedimentum
پدیمنتوم به المان‌های سازه‌ای در معماری باستانی اشاره دارد.
pediococci
پدیوکاکسی، نوعی باکتری گلوله‌ای است که به‌طور طبیعی در محیط‌های تخمیری وجود دارد.
pediococcocci
پدیوکاکوکی‌ها، گروهی از باکتری‌های مشابه پدیوکاکسی که اطلاعات کمی درباره آن‌ها وجود دارد.
pediococcus
پدیوکاک، نوعی باکتری که در فرآیند تولید محصولات لبنی و تخمیری مؤثر است.
pedioecetes
پدیئوسیت‌ها به گروهی از موجودات زنده اطلاق می‌شود که تنوع و سازگاری بالایی در محیط‌های مختلف دارند.
pedion
پدیون به زمینی صاف و وسیع اطلاق می‌شود که معمولاً در مناطق طبیعی یافت می‌شود.
pedionomite
پدیونومیت‌ها به گروهی از حیوانات کوچک اطلاق می‌شود که در خاک زندگی می‌کنند.
pedionomus
پدیونوموس، یک نوع حشره که عمدتاً در بیابان‌ها و مناطق شنی زندگی می‌کند، ویژگی‌های خاصی برای بقا در این زیستگاه‌های خشک دارد.
pedipalpal
پدیوپالپ، اندام‌هایی که در برخی از بی مهرگان مانند عنکبوت‌ها وجود دارند و برای دست یابی و احساس کردن محیط اطراف استفاده می‌شوند.
pedipalpate
پدیپالپت، عمل بررسی یا احساس کردن چیزی با استفاده از پدیوپالپ‌ها در بی‌مهرگان.
pedipalpida
پدیپالپیدا، یک گروه از بی‌مهرگان که به دلیل داشتن پدیوپالپ‌ها مشخص می‌شوند.
pedipalpous
پدیپالپوس، اشاره به ویژگی‌های موجودات بی‌مهره که دارای پدیوپالپ‌ها هستند.
pedipalpus
پدیپالپوس، یکی از اندام‌های سنسوری و خوراکی در بی‌مهرگان که در انطباق با محیط آن‌ها عمل می‌کند.
pedipulate
پردازش کردن یا هدایت کردن گفتگو به سمت خاصی.
pedipulation
عمل یا فرآیند هدایت کردن یا دستکاری در گفتگو یا اطلاعات.
pedipulator
شخصی که بحث یا مکالمه را هدایت یا دستکاری می‌کند.
pediwak
وسیله‌ای برای حمل و نقل سریع و آسان در محل‌های خاص.
pedler
فردی که کالاها را به فروش می‌رساند، به ویژه در مکان‌های عمومی.
pedlery
فروشگاه یا مکانی که در آن کالاها به فروش می‌رسند.
pedleries
پدری، خرید و فروش اقلام مختلف به واسطه خرید و فروش‌کننده‌ای که محصولات را از محلی به محل دیگر می‌برد.
pedlers
فروشنده، فردی که کالاها را به صورت سیار به فروش می‌رساند.
pedobaptism
پدوبتسم، عمل غسل تعمید کودکانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده‌اند.
pedobaptist
پدوبتیسم، افرادی که به عمل تعمید کودکان اعتقاد دارند.
pedocal
پدوکال، نوعی خاک که دارای کربنات کلسیم و مواد معدنی دیگر است.
pedocalcic
پدوکالیک، خاک‌هایی که دارای غلظت بالای کربنات کلسیم هستند.