peller
پِلر، ابزاری برای خرد کردن یا تقسیم مواد به منظور آمادهسازی بیشتر است.
pelletal
پِلِتالی، از نظر زمینشناسی به ساختارهایی اطلاق میشود که دارای تودههای گلی یا دانههای ریز هستند.
pellety
پِلِتی، به مواردی اطلاق میشود که به شکل پلیت یا دانهای هستند.
pelletierine
پِلِتیِرین، ترکیبی شیمیایی است که در برخی از داروها و مواد بیوشیمیایی یافت میشود.
pelletization
پِلِتسازی، فرآیند تبدیل مواد به شکل پلت یا گرانول است که عمدتاً در صنعت برای راحتی حمل و نقل و استفاده انجام میشود.
pelletizer
پِلِتساز، ماشینی است که مواد را به پلتهای کوچک تبدیل میکند.
pelletlike
شکل و ساختاری که شبیه به قرص یا گلوله است.
pellian
مربوط به مردم یا فرهنگی خاص به نام پلیان.
pellicula
فیلم نازکی که برای ضبط تصاویر متحرک استفاده میشود.
pellicular
مربوط به یک لایه نازک یا فیلمی که برای محافظت طراحی شده است.
pellicularia
گونهای از گیاه یا جانور که دارای ویژگیهای پلکیولار است.
pelliculate
ویژگیهایی که به یک لایه نازک یا پوشش خاص مرتبط است.
pellicule
پلیکول، به معنی لایه یا فیلم نازکی که بر روی سطحی قرار میگیرد و در عکاسی به فیلمهای مورد استفاده برای ثبت تصویر شهرت دارد.
pellile
پلیکیل، اصطلاحی غیرمعمول که در زبان معمولی کمتر دیده میشود و ممکن است در تخصصهای خاص مورد استفاده قرار گیرد.
pellmell
به معنی به هم ریخته، با شتاب و نامنظم، به طوری که نشاندهنده بینظمی یا اضطرار باشد.
pellmells
به حالتی که در آن چیزها به طور نامنظم و به هم ریخته هستند و ممکن است به نوعی هرج و مرج را نشان دهند.
pellock
پلیوک، اصطلاحی نادر که ممکن است به نوع قفل خاص یا مکانیزمهای مرتبط با قفل اشاره داشته باشد.
pellotin
پلیکوتین، واژهای غیرمعمول که ممکن است در زمینههای تخصصی و فنی به کار رود.
pellotine
پِلوتین، یک ماده شیمیایی است که عمدتاً از گیاهان خاص به دست میآید و در علوم پزشکی و داروسازی استفاده میشود.
pellucent
نیمه شفاف، به معنای اجازه دادن به عبور نور از یک جسم بدون دیدن جزئیات واضح است.
pellucidity
شفافیت، وضوح و روشنی در مفاهیم، گفتهها یا نوشتهها.
pellucidly
بهطرز شفاف و واضح، به معنای ارائه اطلاعات یا ایدهها به صورتی که به راحتی قابل درک باشد.
pelmanist
پلمنیس، شخصی که فنون و تکنیکهای خاصی برای بهبود حافظه خود دارد و در این زمینه تخصص دارد.
pelmanize
Pelmanize، یک تکنیک برای افزایش حافظه و یادآوری اطلاعات است که توسط الکس پلمن توسعه داده شده است.
pelmata
پلماتا، دستهای از ارگانیسمهای دریایی هستند که در اکوسیستمهای خاص وجود دارند.
pelmatic
پلماتیک به ویژگیها و ساختارهای مرتبط با ارگانیسمهای دریایی اشاره دارد.
pelmatogram
پلماتوگرام، نمایشی گرافیکی از دادههای مربوط به زندگی دریایی است.
pelmatozoa
پلماتوکزا، گروهی از جانوران دریایی هستند که معمولاً در یک مکان ثابت زندگی میکنند.
pelmatozoan
پلماتوکزا به جانورانی اشاره دارد که در فرایندهای بیولوژیکی و تکاملی خاصی دریا زندگی میکنند.
pelmatozoic
دورهای در تاریخ زمینشناسی که شامل موجودات دریایی خاصی به نام پلما توزوییک است.
pelobates
نوعی دوزیست که به عنوان پلوبات شناخته میشود و در مناطق خاصی زندگی میکند.
pelobatid
خانوادهای از دوزیستان که شامل قورباغهها و موجودات مشابه میشود.
pelobatidae
خانوادهای از دوزیستان که شامل قورباغههای مناسب برای زندگی در محیطهای خشک میشود.
pelobatoid
گروهی از دوزیستان که در دستهبندی پلوباتها قرار میگیرند.
pelodytes
جنس خاصی از دوزیستان که معمولاً در محیطهای مرطوب زندگی میکنند.
pelodytid
خانوادهای از قورباغهها که دارای ویژگیهای خاصی هستند و عمدتاً در اروپا پراکندهاند.
pelodytidae
خانوادهای از دوزیستان که قورباغههای خاصی را در بر میگیرد.
pelodytoid
گروهی از قورباغهها که به دلیل خصوصیاتی خاص در یک دسته قرار میگیرند.
peloid
نوعی رسوب غنی از مواد معدنی که در درمانهای پزشکی کاربرد دارد.