propylation
پروپیلation، اضافه کردن گروه پروپیل به یک مولکول است، که در شیمی آلی کاربرد دارد.
propylhexedrine
پروپیل‌هکسیدرین، یک آمین سمپاتومیمتیک است که برای کاهش احتقان بینی استفاده می‌شود.
propylic
پروپیل، اشاره به گروه شیمیایی پروپیل دارد که در ترکیبات و واکنش‌ها کاربرد دارد.
propylidene
پروپیلیدن، یک گروه شیمیایی مرتبط با پروپیل است که اغلب در واکنش‌های شیمیایی کاربرد دارد.
propylite
پروپیلایت، یک ماده معدنی نادر است که در فرآیندهای زمین‌شناسی مهم است.
propylitic
پروپیلیتیک، به تغییراتی گفته می‌شود که در نتیجه واکنش‌های شیمیایی در سنگ‌ها اتفاق می‌افتد.
propylitization
پروپیلیت سازی به معنای انجام فرآیندهایی است که در آن گروه پروپیل به مولکول‌ها اضافه می‌شود.
propyls
پروپیل‌ها به گروه‌های شیمیایی با فرمول C3H7 اطلاق می‌شود که در بسیاری از ترکیبات شیمیایی یافت می‌شوند.
propination
پروپیناسیون به فرآیند اضافه کردن گروه پروپیل به ترکیبات شیمیایی اشاره دارد.
propine
پروپین به یک هیدروکربن غیر اشباع با فرمول C3H6 اشاره دارد.
propyne
پروپین به یک هیدروکربن غیر اشباع با فرمول C3H4 گفته می‌شود.
propined
پروپین دار شدن به فرایندی اطلاق می‌شود که در آن گروه پروپیل به ترکیب افزوده می‌شود.
propines
پروپین‌ها، ترکیبات شیمیایی که معمولاً در واکنش‌های شیمیایی به کار می‌روند.
propining
پروپین‌کردن، فرایند تبدیل یا ترکیب ترکیبات شیمیایی خاص.
propinoic
اسید پروپینویک، یک اسید چرب که در برخی از فرایندهای صنعتی به کار می‌رود.
propynoic
اسید پروپینوییک، یک نوع منومر که در تولید شیمیایی مواد مختلف موثر است.
propinquant
پروپینکوانت، اصطلاحی در شیمی برای توصیف یک نوع خاص واکنش.
propinque
پروپینک، کیفیت یا ویژگی خاصی که در برخی از مواد شیمیایی یافت می‌شود.
propinquitatis
نزدیکی، به معنای مجاورت یا نزدیکی به کسی یا چیزی، به ویژه در روابط اجتماعی.
propinquous
دارای ویژگی نزدیکی، به طور خاص به چیزی که به طور فیزیکی یا اجتماعی نزدیک است اشاره دارد.
propio
خود، متعلق به شخص خاص، به‌ویژه در مورد مسئولیت یا کنترل.
propiolaldehyde
پروپیوالدهید یک ترکیب آلی است که در صنایع شیمیایی کاربرد دارد.
propiolate
به عمل واکنش با اسید پروپیولیک اشاره دارد.
propiolic
اسید پروپیولیک یک ترکیب آلی با ویژگی‌های خاص است.
propionaldehyde
پروپیونالدهید، یک ترکیب شیمیایی آلدهید با فرمول C3H6O است.
propione
پروپیون، یکی از ترکیبات شیمیایی مهم است که به گروه کربوکسیلیک اسیدها تعلق دارد.
propionibacterieae
پروپیونوباکتریا یک خانواده از باکتری‌ها است که در محیط‌های خاص رشد می‌کنند.
propionic
پروپیونیک ارتباط نزدیک با اسید پروپیونیک دارد و ویژگی‌های شیمیایی و صنعتی خاصی دارد.
propionyl
پروپیونیل به یک گروه شیمیایی گفته می‌شود که از یک زنجیره کربنی و یک گروه هیدروکسی ساخته شده است.
propionitril
پروپیونیتریل یک ترکیب شیمیایی است که در صنایع شیمیایی کارایی دارد.
propionitrile
پروپیونیتریل، یک ترکیب شیمیایی است که از خانواده نیترول‌ها می‌باشد و به عنوان حلال و در سنتز مواد دیگر استفاده می‌شود.
propithecus
پروپی‌تکوس، سرده‌ای از لمورها است که در ماداگاسکار زندگی می‌کنند و دارای ویژگی‌های خاصی هستند.
propitiable
قابل آشتی شدن، به معنای توانایی فرونشاندن خشم یا جلب رضایت موجودات روحانی یا خدایی است.
propitial
پروپیتیال به خصوصیات یا جنبه‌های مرتبط با آشتی و جلب رضایت اشاره دارد.
propitiatingly
به طور آشتی‌جویانه، به معنای عمل یا سخنانی است که برای فرونشاندن خشم یا جلب رضایت انجام می‌شود.
propitiatory
آشتی‌جویانه، به عمل یا مراسمی اطلاق می‌شود که به منظور جلب رضایت یا آرام کردن خدایان یا ارواح انجام می‌شود.
propitiatorily
به طور تسکین‌دهنده و برای آرام کردن دیگران.
propitiously
به صورت خوشایند و مشوق.
propitiousness
کیفیت یا حالت خوشایند بودن.
propjet
نوعی موتور جت که از پروانه برای تامین نیروی رانش استفاده می‌کند.