pseudophilanthropical
توصیف طرحهایی که بهظاهر خیرخواهانه هستند، اما حقیقتاً اهداف خودخواهانهای را دنبال میکنند.
pseudopionnotes
یادداشتهای شبهپایئون، به یادداشتهایی اطلاق میشود که به بررسی موضوعات خاص در فیزیک ذرات مرتبط است.
pseudopious
شبهپروردگارانه، به رفتارهایی اشاره دارد که ادعای دیانت یا تقوا دارد اما در حقیقت به صورت واقعی بر اساس آن عمل نمیشود.
pseudopyriform
شبهگلابی، به شکل یا ساختاری اشاره دارد که به شکل گلابی شباهت دارد اما لزوماً مشابه نیست.
pseudoplasm
پلاسما شبه، مادهای در سلول است که با پلاسماهای واقعی مشابهت دارد اما خاصیتهای متفاوتی دارد.
pseudoplasma
پلاسما شبه، به مادهای اطلاق میشود که به پلاسما شباهت دارد اما ساختاری متفاوت و خاص دارد.
pseudoplasmodium
پسوپلاسمودیم، مرحلهای از چرخه زندگی برخی از قالبهای لزجی که در آن سلولها به صورت مایع جمع میشوند.
pseudopneumonia
پسودوپنومونی، حالتی که علائم شبیه به ذات الریه را ایجاد میکند اما ناشی از عوامل دیگری است.
pseudopodic
پدیدهای در زیستشناسی که در آن یک موجود زنده با استفاده از اندامکهای موقتی شبیه پا برای حرکت و تأمین غذا استفاده میکند.
pseudopoetic
شعری که فاقد ویژگیهای واقعی شعر بوده، بهصورت غیرمستقیم و بهطور زیرکانهای سعی در تقلید از شعر داشته باشد.
pseudopoetical
سبک نوشتاری یا بیانی که سعی در تقلید از ویژگیهای شاعرانه دارد اما در واقعیت فاقد ارزش و عمق است.
pseudopolitic
رفتار یا سیاستهایی که در ظاهر سیاسی به نظر میرسند، اما نیتها و اهداف واقعیشان متفاوت است.
pseudopopular
شبه محبوب، به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی مطابق با سلیقه محبوب مردم به نظر میرسد ولی در واقعیت محبوبیت واقعی ندارد.
pseudopore
شبه پوره، شکاف یا روزنهای کاذب است که در ساختارهای سلولی دیده میشود و میتواند بر عملکردهای سلولی تأثیر بگذارد.
pseudoporphyritic
شبه پورفیریتی، به بافتی در سنگها اطلاق میشود که ظاهری شبیه به پورفیریت دارد، اما خصوصیات شناخته شده را ندارد.
pseudopregnant
شبه بارداری، وضعیتی است که در آن موجود نشانههایی از بارداری را نشان میدهد، در حالی که باردار نیست.
pseudopriestly
شبه کشیشی، به وضعیتی اطلاق میشود که شخصی مانند کشیش عمل میکند یا نقش مشابهی را ایفا میکند ولی در واقعیت چنین نقشی ندارد.
pseudoprimitive
شبه ابتدایی، به کارها یا سبکهایی اطلاق میشود که حالت ابتدایی یا ساده دارند، اما در واقع مدرن و معاصر هستند.
pseudoprimitivism
پسودوپرایمیویسم، نمایش ویژگیهای ابتدایی و ساده در هنر معاصر که در حقیقت از فرهنگهای گذشته الهام گرفته شده است.
pseudoproboscis
پسودوپروبوسک، بخشی که شبیه خرطوم است اما عملکرد آن به طور دقیق معادل خرطوم واقعی نیست.
pseudoprofessional
پسودوپروفشنال، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد ادعای تخصص و حرفهای بودن دارد، اما در واقعیت مهارت واقعی غیرموجود است.
pseudoprofessorial
پسودوپروفسوری، اشاره به رفتار یا حالت یک فرد که شبیه به یک استاد دانشگاه است ولی در واقع علمی یا دقیق نیست.
pseudoprophetic
پسودوپروفتیک، به پیشبینی یا نقشهبرداری آینده اشاره دارد که دستاورد واقعی یا معتبر نیست.
pseudoprophetical
شبهپیشگو، به معنای پیشگویی یا پیشبینیهایی که نمیتوانند به طور واقعی موثق باشند و بر پایه شواهد معتبر استوار نیستند.
pseudoprosperous
شبهپررونق، به وضعیتی اشاره دارد که در آن رونق ظاهری وجود دارد، اما در واقعیت وضعیت خوبی نیست.
pseudoprosperously
به صورت شبهپررونق، به معنای زندگی در شرایطی است که در ظاهر خوب به نظر میرسد، ولی در واقع مشکلات جدی وجود دارد.
pseudoprostyle
شبهپروستیل، به نوعی طراحی و معماری اشاره دارد که به طور ظاهری به سبک پروستیل است، اما واقعاً ویژگیهای آن را ندارد.