ragnar
نام یک جنگجوی افسانهای وایکینگی که در تاریخ مشهور است.
ragnarok
پایان جهان در اسطورههای نورس که شامل نبردهایی بزرگ و فاجعهآمیز است.
ragondin
نوعی جوندۀ بزرگ و نیمهآبزی که در آب و هوای گرم زندگی میکند.
ragouted
نوعی خوراک که با ترکیبی از سبزیجات و سایر مواد اولیه تهیه میشود.
ragouting
یک روش پخت و پز که در آن خوراکیها به آرامی و با حرارت کم پخته میشوند تا طعم و عطر آنها حفظ شود.
ragseller
فردی که پارچههای کهنه و دور ریختنی میفروشد.
ragshag
نوعی پوشش یا لباس که از پارچههای رنگی و کهنه تهیه شده است.
ragsorter
فردی که پارچههای کهنه را دستهبندی و ترتیب میدهد قبل از بازیافت.
ragtags
تکههای پارچه که معمولاً از بافتهای مختلف به دست میآید و در هنرهای دستی استفاده میشود.
ragtimey
سبکی از موسیقی که خصوصیات ریتمیک و شاد را دارد و به دوره رگتایم اشاره دارد.
ragtimer
راگ تایمر به نوازندهای اطلاق میشود که موسیقی راگ را مینوازد، ژانری از موسیقی ملودیک و ریتمیک که در اوایل قرن بیستم به وجود آمد.
ragtimes
راگ تایمز به نوعی از موسیقی اطلاق میشود که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رواج یافت و معمولاً با ریتمهای سینکوبیده و ملودیهای شاداب مشخص میشود.
ragule
راگول نوعی پارچه یا دستبند با طرحهای خاص و پیچیده است که در فرهنگهای مختلف به کار میرود.
ragusye
راگوسه نوعی غذا است که معمولاً شامل گوشت و ادویهجات میباشد و در جشنها و مهمانیها سرو میشود.
ragwork
کارهای پارچهای به کار با پارچههای رنگی و هنری که معمولاً شامل دوخت و دوز و تزیینات است اشاره دارد.
rahanwin
راهونوین بهیک روش خاص در تولید آثار هنری سنتی اشاره دارد که در آن از تکنیکها و الگوهای منحصر به فرد استفاده میشود.
rahdar
راهدار، فردی که در مسیرهای ناآشنا راهنمایی میکند.
rahdaree
راهداری، فردی است که وظیفه رهبری و هدایت دیگران را بر عهده دارد.
rahdari
راهداری، مفهوم کلی رهبری و هدایت در سفرها.
rahul
راهبرد، نامی متداول در فرهنگهای مختلف.
raia
رایا، موجودی زیبا که در برخی اکوسیستمها زندگی میکند.
raya
رایا، نامی زنانه که نماد زیبایی و هنرمندی است.
raiae
رايهها، موجودات دریایی که به خانواده نهنگها تعلق دارند و به شکل پهن و دایرهای هستند.
rayage
رایاج، نوعی طراحی خاص که در آثار هنری و معماری به کار میرود.
rayah
رایاه، اصطلاحی که به اشخاص با نفوذ در جوامع و فرهنگها اطلاق میشود.
rayahs
رایاهها، جمع رایاه که به گروهی از افراد با نفوذ و تأثیرگذار اشاره دارد.
rayan
رایان، نامی که در زبان فارسی به معنای خوشحال و شاداب است.
raias
رايهها، موجودات دریایی زیبا و عموماً شفاف که در آبهای دریا زندگی میکنند.
rayas
ریسک یا نوارهایی که معمولاً بر روی پوست یا پارچه دیده میشود.
rayat
نشانه یا علامتی که نشاندهنده اقتدار یا مقام است.
raif
پرندهای با ویژگیهای خاص که با جسارت و زیبایی پرواز میکند.
rayful
مانند اشعه یا نور که تابش و روشنایی را منتقل میکند.
raygrass
گونهای از گیاه که در مناطق مرطوب و زمینهای کشاورزی معمولاً رشد میکند.
raygrasses
ریگریسها، گیاهانی از خانواده گیاهان علفی هستند که معمولاً در نواحی مرطوب و نزدیک به آب میرویند.
raiyat
ریایت به مردم محلی در هند و پاکستان اشاره دارد که در زمینهای مالکان زمین کار میکنند.
raiidae
خانواده ریایده به خانوادهای از موجودات دریایی اشاره دارد که شامل انواع مختلف رايها میشود.
raiiform
شکل ریاiform به شکل و ساختار بدنی اشاره دارد که معمولاً در برخی موجودات آبی یافت میشود.
railage
ریلگذاری به سیستم و ساختاری اشاره دارد که برای تسهیل حمل و نقل ریلی استفاده میشود.
railer
ریلر به وسیلهای گفته میشود که معمولاً برای حمل و نقل کالا از آن استفاده میشود.