receptiveness
پذیرش به توانایی و آمادگی برای قبول ایده‌ها و نظرات جدید اشاره دارد.
receptoral
ریسپتوری به سیستم یا ساختارهایی اشاره دارد که وظیفه دریافت اطلاعات حسی را بر عهده دارند.
receptorial
کلمه‌ای که به ساختار یا عملکرد دریافت‌کنندگی اطلاق می‌شود.
recepts
مدرکی که برای تأیید انجام معامله یا خرید صادر می‌شود.
receptual
مربوط به فرآیند دریافت و درک اطلاعات.
receptually
به شیوه‌ای که به دریافت و درک اطلاعات مربوط می‌شود.
recercele
به معنای تنظیم مجدد یا بازنگری یک چیز است.
recercelee
معنی خاصی ندارد و به وضعیت خاصی مربوط می‌شود.
recertify
دوباره تأیید کردن، به معنای تجدید اعتبار یا تأیید دوباره یک مدرک یا مجوز پس از انقضا است.
recertificate
دوباره گواهی کردن، فرآیند رسمی ارائه مجوز جدید برای مهارت‌ها یا مدرک‌هایی است که قبلاً تایید شده است.
recertification
دوباره تأیید کردن، یک فرآیند رسمی برای تأیید مجدد یک مدرک یا صلاحیت، به‌طور منظم پس از یک دوره مشخص است.
recertified
دوباره تأیید شده، به معنای آن است که یک فرد از طریق فرآیند رسمی، مجوز یا صلاحیت خود را مجدداً تأیید کرده است.
recertifying
دوباره تأیید کردن، به فرآیند تایید مجدد صلاحیت‌ها یا مدرک‌ها اشاره دارد.
recesser
دبیر جلسه، شخصی که مسئول مدیریت زمان استراحت در یک جلسه یا برنامه است.
recessionary
دوره رکود اقتصادی که در آن فعالیت‌های اقتصادی کاهش می‌یابد و تولید ناخالص داخلی کاهش می‌کند.
recessively
به صورتی که تنها در صورت وجود دو نسخه از یک ژن خاص، یک صفت ظاهر می‌شود.
recessiveness
ویژگی‌ای که در آن یک صفت تنها در صورت وجود دو نسخه معیوب از یک ژن ظاهر می‌شود.
recesslike
به فضایی اطلاق می‌شود که به طور خاص برای استراحت یا تفریح طراحی شده است.
recessor
فردی که مسئولیت ریاست پیشین را بر عهده دارد.
rechabitism
حرکتی برای بهبود عادات و سبک زندگی به شکل جایگزین.
rechafe
نشانه‌گذاری مجدد، در زمینه‌هایی که نیاز به مشخص کردن یا تعیین دوباره چیزی داریم، استفاده می‌شود.
rechain
زنجیر کردن مجدد، به معنای اتصال یا زنجیر کردن دوباره چیزی است.
rechal
بررسی مجدد، در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی برای اطمینان از صحت داده‌ها و اطلاعات.
rechallenge
به چالش کشیدن مجدد، به معنای ایجاد چالش‌های جدید برای خود یا دیگران است.
rechallenged
به چالش کشیده شدن مجدد، حالتی که فرد یا گروه با چالش‌های جدید روبرو می‌شود.
rechallenging
به چالش کشیدن مجدد، فرآیند ارائه چالش‌های جدید برای بهبود و پیشرفت فردی.
rechamber
دوباره بارگذاری، قراردادن گلوله جدید در داخل اسلحه است.
rechange
تغییر یا تعویض مجدد یک چیز برای بهبود عملکرد.
rechanged
تعویض مجدد یک چیز به معنای به روز کردن یا تغییر آن به شرایط بهتر است.
rechanges
تغییرات مجدد، تغییراتی که دوباره اعمال می‌شود.
rechanging
تعویض مجدد، فرآیند تغییرات انجام شده مجدد.
rechannel
هدایت مجدد، به معنای تغییر مسیر یا هدف یک چیز است.
rechanneled
دوباره مسیر دهی، به معنای تغییر مسیر یا تخصیص مجدد چیزی به منظور بهبود یا تغییر در استفاده است.
rechanneling
عمل دوباره مسیر دهی، به معنی تغییر یا تنظیم مجدد مسیر حرکت یک جریان یا منابع به منظور استفاده بهتر از آن‌ها است.
rechannelling
عمل دوباره مسیر دهی، به معنای تغییر یا تنظیم مجدد مسیر یا دما به منظور بهبود می‌باشد.
rechant
دوباره خواندن، به معنای اجرای دوباره یک قطعه موسیقی یا شعر است.
rechaos
دوباره به وجود آمدن هرج و مرج، وضعیت آشفته‌ای که دوباره پس از نظم ظاهر می‌شود.
rechar
شارژ دوباره، عمل پر کردن انرژی یک باتری یا منبع انرژی است.
recharger
شارژر، وسیله‌ای است که برای تامین انرژی الکتریکی دستگاه‌های الکترونیکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
rechart
دوباره ترسیم یا تعیین کردن، به معنای تغییر و تنظیم مجدد یک نقشه یا برنامه.