redeemless
بدون امکان بازخرید یا بدون فرصتی برای جبران کردن.
redefault
بازگشت به وضعیتی که در آن بدهیها یا تعهدات مالی به حالت پیشفرض درآمدهاند.
redefeat
شکست دوباره، به معنای شکستگی یا باخت در مواجهه با رقیب.
redefeated
دوباره شکستخورده، به معنای تجربه یک باخت مجدد.
redefeating
شکستن دوباره در مواجهه با حریف برنده، به ویژه در زمینه مسابقات.
redefeats
شکست مجدد حریفان، به معنای اینکه یک فرد یا گروه به طور موفقیتآمیز حریفان خود را مجدداً شکست میدهد.
redefecate
تخلیه مجدد، به این معنی که بعد از یک بار عمل تخلیه، باید دوباره این عمل انجام شود.
redefer
ارجاع مجدد، به معنای اینکه چیزی یا کسی دوباره به یک شخص یا منبع دیگر ارجاع داده میشود.
redefy
دوباره تعریف کردن، به معنای ایجاد معنی یا برداشت جدیدی از یک مفهوم.
redefiance
نادیده گرفتن دوباره، به معنای نافرمانی یا مقاومت در برابر اقتدار به شیوهای جدید.
redefied
دوباره تعریف شده، به معنای اینکه یک مفهوم یا حقیقت به شیوهای جدید تعریف یا بیان شده است.
redefies
بازتعریف، تغییر دادن یا تفسیر مجدد یک مفهوم یا بینش است.
redefying
عمل بازتعریف کردن، به ویژه در زمینهای بهروز یا نوآورانه.
redeflect
بازتاب، منعکس کردن یا تغییر مسیر چیزی به روشی جدید.
redeify
عمل تعیین یا تعریف مجدد اهداف یا اولویتها.
redelay
عمل تأخیر دوباره در یک موعد یا زمان بندی.
redelegate
عمل واگذاری مجدد وظایف یا مسئولیتها به دیگران.
redelegated
واگذار شده دوباره به شخص یا گروه دیگری، به ویژه در زمینه مدیریت یا سازماندهی.
redelegation
عمل واگذاری مجدد، به ویژه در زمینه مدیریت یا سازماندهی.
redeless
بدون تنش و درگیری، به خصوص زمانی که شرایط به آرامش میرسد.
redelete
عمل حذف دوباره، به ویژه دادهها یا فایلها.
redeleted
حذف شده دوباره، به ویژه دادهها یا فایلها.
redeleting
دوباره حذف کردن، به معنای حذف چیزی که قبلاً حذف شده، در زمینههای مختلف مانند اطلاعات و دادهها استفاده میشود.
redely
دوباره به طور مکرر، به معنای ارزیابی یا در نظر گرفتن چیزی به صورت مجدد.
redeliberate
دوباره بحث کردن یا بررسی کردن یک موضوع بعد از یک بار بررسی اولیه.
redeliberated
به معنای آن است که یک تصمیم یا موضوع به طور مکرر بررسی و بحث شده است.
redeliberation
فرایند دوباره بحث کردن و بررسی کردن یک موضوع که باعث افزایش اطلاعات یا آگاهی میشود.
redeliver
دوباره ارسال کردن، عمل ارسال مجدد یک بسته یا محصول به مقصد مشخص.
redeliverance
دوباره ارسال کردن، عمل یا نتیجه ارسال مجدد یک بسته یا محصول.
redelivered
دوباره ارسال شده، به معنی ارسال مجدد یک بسته یا کالا به یک مقصد خاص.
redeliverer
افرادی که مسئول دوباره ارسال بستهها یا کالاها هستند و اطمینان حاصل میکنند که تحویلها به درستی انجام شوند.
redelivery
عمل دوباره ارسال یک بسته یا کالا، معمولاً زمانی که ارسال قبلی ناموفق بوده است.
redeliveries
جمع واژه دوباره ارسال، به معنی موارد متعدد ارسال مجدد بستهها یا کالاها.
redelivering
دوباره تحویل دادن، به معنای ارسال مجدد یک چیز، معمولاً زمانی که ارسال قبلی به درستی انجام نشده یا به مقصد نرسیده است.
redelivers
دوباره ارسال کردن یا تحویل دادن، به معنای ارسال مجدد یک چیز در پاسخ به یک مشکل.
redemand
دوباره درخواست کردن، به معنای خواستار چیزی شدن به صورت مکرر، معمولاً به منظور تأکید بر نیاز یا حقوق.
redemandable
قابل درخواست مجدد، به معنای این که میتوان چیزی را دوباره درخواست کرد، به ویژه در شرایط خاص.
redemanded
دوباره درخواست شده، به معنای این که چیزی به تازگی درخواست شده است، معمولاً به دلیل عدم رضایت یا مشکلات دیگر.