reducent
کاهنده، به چیزی اشاره دارد که باعث کاهش یا کم کردن میشود.
reducer
کاهنده، وسیله یا نرمافزاری که برای کاهش مقدار یا سرعت استفاده میشود.
reducers
کاهندهها به عناصری اطلاق میشود که میتوانند واکنشهای شیمیایی یا تغییرات وضعیت را کاهش دهند.
reducibility
کاهشپذیری به قابلیت یک شیء یا مشکل برای کاهش یا سادهسازی اطلاق میشود.
reducibilities
کاهشپذیریها به حالتهای مختلف یک شیء یا مشکل برای کاهش یا سادهسازی اشاره دارند.
reducibleness
کاهشپذیری به عنوان یک صفت به قابلیت کاهش یا سادهسازی اشاره دارد.
reducibly
به معنای قابلیت کاهش یا سادهسازی گرفتن به صورت قید.
reduct
کاهش به معنای سادهسازی یا حذف موارد زائد است.
reductibility
کاهشپذیری به قابلیت یک سیستم یا مدل برای کاهش به یک حالت سادهتر، در حالی که ویژگیهای اساسی حفظ میشود، اشاره دارد.
reductio
کاهش به ابسورد یک تکنیک منطقی است که در آن فرضی مطرح میشود، و سپس نشان میدهد که اگر آن فرض درست باشد، نتیجهای غیرمنطقی حاصل میشود.
reductional
کاهشگرایانه به رویکرد یا طرز تفکری اشاره دارد که در آن پیچیدگیها به اجزای سادهتر تجزیه میشوند.
reductionistic
کاهشگرایانه به نگرشی اشاره دارد که بر اساس آن پدیدههای پیچیده صرفاً به اجزای سادهتر تقلیل مییابند.
reductively
کاهشدهنده به طرز بیان یا تفکری اشاره دارد که بر ساده کردن یک موضوع پیچیده با تمرکز بر اجزای اصلی تأکید دارد.
reductor
کاهشدهنده به یک عنصر یا مادهای اشاره دارد که در واکنشها یا فرآیندها برای کاهش یا سادهسازی استفاده میشود.
reductorial
مختصرگرا به معنای تمرکز بر کاهش یا سادهسازی مطالب و اطلاعات است.
redue
دوباره انجام دادن کار یا پروژهای که قبلاً انجام شده است.
redug
دوباره حفاری کردن یا پاک کردن برای تغییر وضعیت یا اصلاح.
reduit
خلاصه یا دوباره بیان کردن نکات اصلی موضوعات.
redunca
به معنای تکرار بیمورد یا غیرضروری که معمولاً در گفتار یا نوشتار رخ میدهد.
redundance
دلالت بر تکرار یا اضافه بر نیاز اطلاعات یا دادهها دارد.
redundances
اضافات به موارد یا عباراتی گفته میشود که تکراری یا غیرضروری هستند و به وضوح مطلب آسیب میزنند.
redundantly
به صورت اضافی، به طرز غیرضروری و تکراری که ممکن است مخاطب را گیج کند.
redupl
ردوپل به تکرار یک کلمه یا عبارت اشاره دارد که مفهوم آن تکراری است.
reduplication
ردوپلیکیشن به تکرار بخشی از یک کلمه یا عبارت برای تأکید اشاره دارد.
reduplicative
ردوکتیو به عباراتی اطلاق میشود که ساختار آنها شامل تکرار است.
reduplicatively
به صورت ردوکتیو، یعنی با استفاده از تکرار برای تأکید یا سبک.
reduplicatory
تکراری، به نوعی از کلمات اشاره دارد که در آن بخشی از کلمه یا کل آن دوباره تکرار میشود.
reduplicature
تکرار، به معنای تکرار یک بخش یا کل کلمه بهطور خاص در زبانشناسی.
redust
گردگیری مجدد، به معنای حذف گرد و غبار دوباره از سطوح.
reduviid
ردویید، نوعی حشره شکارچی که معمولاً بدن باریک و دراز دارد.
reduviidae
خانواده ردویید، خانوادهای از حشرات که عبارتند از حشرات شکارچی.
reduviids
حشرات ردویید، به معنی انواع مختلف حشرات خانوادهی ردویید.
reduvioid
ردوویید، نوعی حشره که به خانوادهٔ حشرات شکارچی تعلق دارد و اکثراً در مناطق گرمسیری یافت میشود.
reduvius
ردوویوس، جنسی از حشرات در خانوادهٔ نقصداران که به شکار دیگر حشرات میپردازند.
reduzate
مادهای که در کشاورزی به کار میرود و ویژگیهایی را به خاک میافزاید.
redward
به سمت رنگ قرمز اشاره دارد یا در ارتباط با آن.
redware
سفالهایی که به رنگ قرمز ساخته میشوند و معمولاً با لعاب شفاف پوشانده میشوند.
redwares
جمع سفالهایی که به رنگ قرمز ساخته میشوند و معمولاً با لعاب شفاف پوشانده میشوند.
redweed
ردود، نوعی گیاه است که معمولاً در باغها و زمینهای زراعی دیده میشود و ممکن است به عنوان علف هرز نیز شناخته شود.
redwithe
ردوایت، نوعی گیاه است که در مناطق مرطوب رشد میکند و به دلیل انعطافپذیریاش برای حصارکشی استفاده میشود.