resaddling
عمل دوباره سوار کردن اسب، نیاز به دقت و مهارت دارد.
resay
دوباره گفتن، تکرار یک جمله یا عبارت.
resaid
دوباره گفتن، تکرار یک جمله یا عبارت به طور رسمی یا غیررسمی.
resaying
عمل تکرار کلمات یا عبارتی برای وضوح بیشتر.
resail
دوباره قایق سواری کردن، به ویژه پس از یک وقفه.
resailed
دوباره به دریا رفتن، به ویژه به کشتی معاف از بار به منظور ادامه سفر یا فعالیت.
resailing
عمل دوباره به دریا رفتن، به ویژه در زمینه قایقرانی و کشتیسازی.
resails
فرم سوم فعل 'resail'، به معنی دوباره به دریا رفتن.
resays
فرم سوم فعل 'resay'، به معنای دوباره بیان کردن یا تکرار کردن.
resalable
قابلیت فروش دوباره، به ویژه در مورد کالاهایی که هنوز در وضعیت خوبی هستند.
resaleable
قابل فروش مجدد، به ویژه در بازار تجاری.
resales
فروش دوباره، به معنای خرید و سپس فروش مجدد یک کالا.
resalgar
یک نوع ماده شیمیایی که در فرایندهای خاص به کار میرود.
resalt
تاکید مجدد بر یک موضوع یا مفهوم.
resaluted
سلام کردن مجدد به افرادی که قبلاً سلام شدهاند.
resalutes
دوباره سلام کردن، تجدید سلام و احوالپرسی با شخصی.
resaluting
عمل دوباره سلام کردن، با ابراز احترام و ادب.
resalvage
نجات مجدد، دوباره نجات دادن یا تعمیر کردن.
resample
نمونهبرداری مجدد، گرفتن دادههای جدید از یک منبع برای بهبود دقت.
resampled
دادهها یا تصاویر که پس از نمونهبرداری مجدد اصلاح شدهاند.
resamples
نمونهبرداریهای مجدد، نمونههایی که برای بررسی و تحلیل مجدد گرفته میشوند.
resampling
نمونهبرداری مجدد به معنای گرفتن نمونههای جدید از یک مجموعه داده به منظور بهبود دقت یا ارزیابی است.
resanctify
مقدس کردن مجدد چیزی که قبلاً مقدس بوده است.
resanction
اعمال مجدد تحریم یا مجازات، به ویژه در پاسخ به رفتارهای نادرست.
resarcelee
شخصی که در یک برنامه تحصیلی قرار دارد و ممکن است شرایط خاصی را برای اتمام مطالعه داشته باشد.
resatisfy
عمل به دست آوردن دوباره رضایت فردی.
resave
دوباره ذخیره کردن یک فایل یا سند به معنای ذخیرهسازی آن پس از اعمال تغییرات جدید است.
resaw
دوباره بریدن چوب یا مادهای دیگر به منظور تغییر اندازه یا شکل آن.
resawed
دوباره بریدن و شکل دادن به چوب برای استفاده در ساخت و ساز.
resawer
ابزاری که برای بریدن چوب به شکلهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
resawyer
فردی که مسئول دوباره بریدن چوب است.
resawing
عمل دوباره بریدن چوب یا مادهای دیگر به منظور کاهش ضخامت یا تغییر شکل.
resawn
برش مجدد چوب یا مواد دیگر به منظور بهبود کیفیت یا شکل آن.
resaws
دستگاههایی که برای برش مجدد چوب یا مواد دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
resazurin
یک رنگدانه شیمیایی که در آزمایشها به عنوان نشانگر زنده مانی سلولها استفاده میشود.
rescan
فرایند دوباره اسکن کردن یک سند یا تصویر برای بهبود کیفیت آن.
rescattering
پراش مجدد ذرات یا امواج که میتواند به تغییر شکل یا الگوی آنها منجر شود.