rhuses
سر باز زدن، امتناع کردن از انجام کاری.
rya
نوعی فرش بافته شده که معمولاً از پشم ساخته می‌شود و در کشورهای اسکاندیناوی محبوب است.
ryal
واحد پول کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی.
rialty
سیستم اقتصادی که ارزش ارز را مشخص می‌کند.
rialto
یک پل تاریخی و معروف در ونیز که به عنوان نماد این شهر شناخته می‌شود.
rialtos
مجموعه‌ای از مکان‌های خرید و سرگرمی که در ونیز وجود دارند.
riancy
ریانس، زیبایی و طراوتی که در یک محیط یا صدا حس می‌شود.
ryania
رایانیا، نام یک مکان یا منطقه خاص که به ویژگی‌های طبیعی‌اش مشهور است.
riant
ریانت، شاداب و خوشحال بودن که در رفتار یا شخصیت شخصی نمایان می‌شود.
riantly
ریانتلی، به صورت شاداب و با نشاط انجام دادن یک عمل.
ryas
ریاس، مفهوم یا موجودی که به صورت اسطوره‌ای در فرهنگ‌ها وجود دارد.
riata
ریاتا، نوعی طناب یا بند استفاده شده در کشاورزی و دامپروری.
riatas
ریاتا، نوعی طناب چرمی بلند که برای گرفتن حیوانات یا انجام کارهای دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
ribaldish
ریبالدیش، به نوعی شوخی یا گفتار با کنایه‌های نا مناسب و غیرمؤدبانه اشاره دارد.
ribaldly
به صورت ریبالد، به روشی که شامل شوخی‌های بی‌ادبانه یا غیرمؤدبانه باشد.
ribaldness
ریبالدنس، حالت یا ویژگی داشتن زبان یا رفتار بی‌ادبانه و غیرمؤدبانه.
ribaldrous
ریبالدروس، به داستان‌ها یا گفتارهایی اشاره دارد که بی‌ادبانه یا غیرمؤدبانه هستند.
ribalds
ریبالدها، افرادی که به شوخی‌ها و گفتارهای بی‌ادبانه و غیرمؤدبانه علاقه دارند.
ribandism
ریباندیسم، استفاده از ریباند (روبانی) برای اهداف هنری و تزئینی در صنایع دستی.
ribandist
ریباندیست، کسی که در هنر ریبان‌دیسم مهارت دارد و طراحی می‌کند.
ribandlike
شبیه ریبان، به اشیا یا طراحی‌هایی اطلاق می‌شود که خصوصیات ظاهری مشابه ریبان دارند.
ribandmaker
ریباندساز، کسی که در تولید و طراحی روبان‌ها تخصص دارد.
ribandry
ریباندری، هنر و مهارت تزیین یا استفاده از ریبان‌ها برای زیباسازی اقلام.
ribat
ریباط، در دوران قدیم به مکان‌هایی اطلاق می‌شد که برای استراحت و پناه مسافران ایجاد شده بودند.
rybat
ریبات، بنایی که در گذشته به عنوان مکان امن برای مسافران و محافظت از آن‌ها در برابر خطرات طبیعی و انسانی ساخته می‌شد.
ribaudequin
ریبودکین، سلاحی سنگین و پیچیده که در تیراندازی با تیرکمان در نبردها کاربرد داشت.
ribaudred
ریبودرد، نوعی هنرمند سیار که به نمایندگی از فرهنگ محلی و داستان‌های عامیانه می‌پرداخت.
ribazuba
ریبازوبا، نوعی پارچه یا بافت دستباف که به خاطر طراحی‌های خاص و زیبا مشهور است.
ribband
ریبند، نوار یا نخی که معمولاً برای تزیین یا بسته‌بندی اشیاء مورد استفاده قرار می‌گیرد.
ribbandry
ریبندری، هنر و علم طراحی و کار با ribbons برای هدف‌های مختلف، به ویژه در صنایع دستی.
ribbands
نوارهای بلند و باریک، معمولاً برای تزئین یا بسته‌بندی استفاده می‌شوند.
ribbet
صدایی که قورباغه‌ها هنگام صدا کردن تولید می‌کنند.
ribbidge
اصطلاحی در هنر برای توصیف شکل یا طرح خاصی که شبیه نوارها یا رشته‌ها است.
ribbier
صفتی برای توصیف چیزی که بیشتر شبیه نوارها یا شکل‌های دارای بافت است.
ribbiest
بیشترین میزان شباهت به نوارها یا بافت‌های خاص را دارد.
ribbings
عبارت است از نوارها یا نوارهای تزئینی که معمولاً در پروژه‌های هنری یا صنایع دستی استفاده می‌شوند.
ribble
غلطیدن یا سر و صدا کردن آب در حال گذر از موانع.
ribbonback
نوعی لاک‌پشت یا ماهی که به خاطر الگو یا شکل خاص خود معروف است.
ribboner
ابزاری که به استفاده از ریبون برای ایجاد طرح‌ها و تزئینات کمک می‌کند.
ribbony
دارای ظاهری یا بافتی شبیه به ریبون.