rosery
گلستان به محلی گفته میشود که در آن گلهای رز به طور مرتب کاشته و نگهداری میشوند.
roseries
گلستانها به مجموعهای از مکانها گفته میشوند که در آنها گلهای مختلف گل رز رشد و نمایش داده میشوند.
roset
روست، گل یا گیاهی است که به رنگ های مختلف وجود دارد و اغلب برای تزیین استفاده میشود.
rosetan
روستان اشاره به نوع خاصی از رنگ یا طرح دارد که به خصوص در لباسها استفاده میشود.
rosetangle
زاویه روست به زاویهای گفته میشود که در طراحی و هندسه مورد استفاده قرار میگیرد.
rosety
زیبایی روست به معنای زیبایی و جذابیت یک گل، باغ یا طراحی گیاهی است.
rosetime
زمان روست به زمان یا فرآیند ویژهای اشاره دارد که معمولاً در برنامهریزی استفاده میشود.
rosets
روستها به گلها یا گیاهانی گفته میشود که در باغ یا طبیعت کشت میشوند.
rosetta
رُزهٔتا به عنوان عبارتی به یک سنگ تاریخی اشاره دارد که نقشی اساسی در رمزگشایی زبانهای باستانی ایفا کرد.
rosetted
عملی که به ایجاد طراحیهای گلمانند و پیچیده اشاره دارد.
rosetty
به الگوها یا طراحیهایی اشاره دارد که به شکل گل یا گلهای رُز هستند.
rosetum
مجموعهای از گلهای رُز که در یک مکان تجمع یافتهاند.
roseways
مسیرهایی که با گلهای سرخ احاطه شدهاند و معمولاً در باغها یافت میشوند.
rosewise
به طرز گلسرخی یا ملایم ارتباط برقرار کردن با موضوعات و افراد.
rosewort
گیاه یا گیاهانی با ویژگیهای خاص، معمولاً در باغبانی و طبیعتیابی مورد استفاده قرار میگیرد.
rosicrucianism
جنبش فلسفی و روحانی که به رمزآلودگی و علم باطنی اهمیت میدهد.
rosied
رنگین شدن به رنگ صورتی یا قرمز، обычно به علت هیجان یا آب و هوا.
rosieresite
نوعی ماده معدنی که در زمینشناسی و صنعت مورد توجه قرار میگیرد.
rosily
به صورت شاد، به طوری که نشاندهنده خوشی و شادابی باشد.
rosilla
نوعی گیاه که به دلیل خواص درمانیاش در پزشکی سنتی ارزشمند است.
rosillo
روسیک، نوعی اسب کوچک و چابک که معمولاً در مزرعهها استفاده میشود.
rosinante
روسینانته، نام اسب دون کیشوت، شخصیت معروف ادبی در داستانهای سرویند و شجاعت.
rosinate
روسین کردن، عمل استفاده از روسین برای بهبود کیفیت صدا در سازهای زهی.
rosinduline
روسیدولین، یک ترکیب شیمیایی که در تحقیقهای بیوشیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد.
rosine
روسین، یکی از ترکیبات شیمیایی در ساخت لاک و مواد هنری.
rosiness
رنگینکمانی، اشاره به رنگ صورتی و شاداب که معمولاً ناشی از ورزش یا نور طبیعی است.
rosinesses
صورتی بودن، حالت یا کیفیت صورتی یا گلگون بودن.
rosiny
دارای بوی یا طعم متمایل به رنگ صورتی.
rosinol
نوعی رزین طبیعی که در هنر و موسیقی استفاده میشود.
rosinweed
نوعی گیاه که معمولاً در مناطق خشک رشد میکند.
rosinwood
چوب نوعی درخت که معمولاً دارای خاصیت رزین است.
rosland
روسلند، به معنای منطقهای خاص که به صورت طبیعی و زیبا شناخته میشود.
rosmarine
روسمارین، منطقهای که به ویژگیهای زندگی دریایی معروف است.
rosmarinus
رزماری، گیاه دارویی و خوراکی با عطر خاص.
rosminian
روسـمینی، به مکتب یا فلسفهای اشاره دارد که به وسیله فردی به نام روسمینی بنیانگذاری شده است.
rosminianism
روسـمینیسم، مکتب فلسفی که دیدگاههای خاصی درباره ترکیب ایمان و عقل دارد.
rosoli
روسولی، نوعی نوشیدنی که معمولاً از گلاب و مواد شیرین تهیه میشود.
rosolic
اسید رُسولیک یک ترکیب شیمیایی است که عمدتاً برای کاربردهای مختلف در علوم شیمیایی استفاده میشود.
rosolite
رُسولیت یک نوع کانی است که در زمینشناسی مورد بررسی قرار میگیرد.