scutiped
به موجوداتی اشاره دارد که پاهای آن‌ها به‌صورت مقطع و بصورت فراخ هستند.
scutta
به پوشش سخت و خارق‌العاده‌ای که موجودات از آن محافظت می‌کنند اشاره دارد.
scutty
به چیزهایی اطلاق می‌شود که دارای بافت ناهموار و غیر یکنواخت هستند.
scuttleful
شخصی که انرژی یا عمل زیادی دارد، به ویژه در فعالیت‌ها یا کارها.
scuttleman
شخصی که مسئولیت بارگیری و تخلیه بار را بر عهده دارد.
scuttler
حشره یا جانوری که به صورت جانبی حرکت می‌کند، معمولاً به نوعی از خرچنگ‌ها اشاره دارد.
scuttock
نوعی پرنده یا جانور آبزی که معمولاً در محیط‌های مرطوب زندگی می‌کند.
scutula
تکه‌ای از یک گیاه یا موجود آبزی، معمولاً با شکل خاص.
scutular
شکلی از بافت‌های زیستی که به گونه‌ای خاص برجسته می‌شود.
scutulate
اسکوتولات، صفتی که به ویژگی‌های خاصی در گیاهان اشاره دارد که در ساختار برگ‌ها و قسمت‌های دیگر مشاهده می‌شود.
scutulated
اسکوتولات، اشاره به صفاتی که به برخی از بذرها یا گیاهان با ساختاری خاص داده می‌شود.
scutulum
اسکوتولوم، یک اصطلاح علمی برای توصیف بخشی از ساختارهای تولیدمثل در قارچ‌هاست.
scuz
به هم ریختگی و کثیفی که پس از یک رویداد یا فعالیت در فضای خاصی ایجاد می‌شود.
sdeath
مرگ ناگهانی یا غیرقابل پیش‌بینی که اغلب در داستان‌ها و ادبیات مورد بررسی قرار می‌گیرد.
sdeign
از نظر ادبی، به معنی ابراز تمسخر یا بی‌اعتنایی نسبت به چیزی یا کسی است.
sdlc
SDLC به معنای چرخه عمر توسعه نرم‌افزار است و شامل مراحل مختلفی مانند تحلیل نیاز، طراحی، پیاده‌سازی، تست و نگهداری می‌باشد.
sdrucciola
sdrucciola به کلماتی اطلاق می‌شود که تأکید (ضربه اصلی) بر روی سیلاب قبل از آخرین سیلاب قرار دارد.
sds
SDS سندی است که شامل جزئیات ایمنی و خطرات مرتبط با یک ماده شیمیایی خاص می‌باشد.
sdump
sdump یک ابزار در سیستم‌های کامپیوتری است که برای ثبت و نمایش محتوای حافظه یا دیگر منابع سیستم استفاده می‌شود.
seabank
seabank به بخشی از زمین اطلاق می‌شود که در کنار دریا قرار دارد و از ساحل در برابر امواج محافظت می‌کند.
seabeach
seabeach به ناحیه‌ای در کنار دریا اطلاق می‌شود که معمولاً شامل شن و آب است و برای استراحت و تفریح استفاده می‌شود.
seabeaches
سواحل دریایی به نوارهای شنی یا سنگی در کنار دریا اشاره دارد که مکانی مناسب برای تفریح و استراحت به شمار می‌روند.
seabeard
ریش دریایی به ریشی اطلاق می‌شود که معمولاً در بین دریانوردان و کسانی که از دریا استفاده می‌کنند، رواج دارد.
seabeds
بسترهای دریایی به زمین راکی یا شنی در زیر آب اقیانوس‌ها و دریاها اشاره دارد که زیستگاه بسیاری از موجودات دریایی است.
seaberry
توت دریایی نوعی میوه خوراکی است که معمولاً در نواحی ساحلی رشد می‌کند و خواص زیادی برای سلامتی دارد.
seaboot
چکمه‌های دریایی به نوع خاصی از چکمه‌ها اطلاق می‌شود که معمولاً ضد آب هستند و برای استفاده در محیط‌های مرطوب و دریایی طراحی می‌شوند.
seaboots
چکمه‌های دریایی به دسته‌ای از چکمه‌های مقاوم و ضد آب اطلاق می‌شود که برای فعالیت‌های دریایی و ماهیگیری استفاده می‌شود.
seaborderer
مرزبان دریا به فردی اطلاق می‌شود که مسئولیت نظارت و حفاظت از مرزهای دریایی را بر عهده دارد.
seabound
دریایی، به چیزی اشاره دارد که مربوط به دریا است یا در دریا حرکت می‌کند.
seacannie
دریاگون به فردی گفته می‌شود که به طور خاص در محیط‌های دریایی و سواحل زندگی می‌کند و تجربه دارد.
seacatch
صید دریایی به موجوداتی اشاره دارد که از دریا استخراج می‌شوند همچون ماهی یا دیگر جانداران آبزی.
seacliff
صخره دریایی به دیواره‌های بلند و قائم ساحلی گفته می‌شود که به دریا می‌رسند.
seaconny
دریاگون به فردی اطلاق می‌شود که با تخصص در حیات دریایی و داشتن دانش درباره آن شناخته می‌شود.
seacraft
وسیله‌ای که برای حرکت بر روی آب طراحی شده است.
seacrafty
استعداد یا مهارت در استفاده از وسایل دریایی یا ناوبری در دریا.
seacrafts
جمع کلمه وسیله دریایی، به معنای وسایل مختلف استفاده شده برای ناوبری در آب.
seacross
عبور کردن از روی آب، به‌خصوص در قایق یا کشتی.
seacunny
موجود خیالی یا افسانه‌ای که به‌عنوان موجودی دریایی توصیف می‌شود.
seadrome
محل مخصوص برای فرود و پرواز هواپیماهای آبی.
seadromes
سداروم‌ها، مکان‌هایی هستند که برای حرکت یا حمل و نقل در دریا طراحی شده‌اند.