ویژگی‌های مثبت یک دریانورد، مانند شجاعت، مهارت و مسئولیت.

سیماس یک نام مردانه در فرهنگ ایرلندی است که به معنای «جیمز» می‌باشد.

سیامبیتر به فردی گفته می‌شود که به دوختن درزها توجه زیادی دارد و می‌کوشد تا کیفیت کارش بالا باشد.

سیما نامی برای نوعی پرنده متعلق به خانواده مرغ‌ماهی‌خوارها است که در نزدیکی آب‌های شور زندگی می‌کند.

درزدار بودن به حالتی از محیط یا جنس اشاره دارد که دارای زوائد یا عیب‌های ظاهری است.

بدون درز بودن به ویژگی یک محصول اشاره دارد که در آن درزها قابل مشاهده نیستند و به نظر می‌رسد که همه اعضا به‌طور یکپارچه ترکیب شده‌اند.

سیاملت به یک درز کوچک و دقیق اشاره دارد که معمولاً در خیاطی به کار می‌رود.

شبیه درز، به حالتی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های مشابه درز را داشته باشد.

مهم‌ترین، به چیزی که در میان سایر چیزها از اهمیت بالاتری برخوردار است اشاره می‌کند.

درزکاری، به عمل یا فرآیند اتصال دو یا چند قسمت از یک ماده از طریق درز اشاره دارد.

درز، به بخش یا نوار باریکی از ماده‌ای اشاره دارد که دو یا چند قسمت را به هم متصل می‌کند.

درزکار، شخصی است که در دوخت و نوعی تکنیک‌های کار با پارچه تخصص دارد.

درزکاران، جمع درزکار که به افراد متعدد در این حرفه اشاره دارد.

شیمس، نامی است برای پسرها که در فرهنگ ایرلندی رایج است.

شون، نامی است که معمولا برای پسرها انتخاب می‌شود و ریشه‌ای ایرلندی دارد.

اثر هنری که شامل دریا و مناظر دریایی است.

چندین اثر هنری که شامل دریا و مناظر آن هستند.

نوعی گیاه که در مناطق دریایی رشد می‌کند.

پستی که در کنار دریا برای نشان دادن راه مناسب و لنگر انداختن کشتی‌ها قرار دارد.

سیرس، در واژه شناسی به معنای جستجوی چیزی می‌باشد، معمولاً به یک شی یا موضوع خاص اشاره دارد.

سیرس‌گر، شخصی که به جستجو و یافتن اشیاء خاص یا کمیاب می‌پردازد.

قابلیت جستجوگری، به معنای اینکه چیزی چقدر به راحتی می‌تواند جستجو شود یا در آن یافت شود.

جستجوگر، شخصی که به دنبال پیدا کردن اطلاعات یا اشیاء است.

جستجوگر، شخصی که به دنبال چیزی می‌گردد، ممکن است در یک زمینه خاص یا به صورت عام باشد.

جستجوگر زن، اصطلاحی برای اشاره به یک زن که در جستجوی اطلاعات یا اشیاء است.

شبیه به یک جستجوگر؛ به معنای داشتن ویژگی‌ها یا خصیصه‌هایی که نشان‌دهنده تمایل به جستجو یا کشف هستند.

جستجوگران؛ افرادی که به دنبال چیزی می‌گردند یا جستجو می‌کنند.

خصلت جستجوگری؛ تمایل و ویژگی افراد برای جستجو و کشف.

جستجوگر؛ نشان‌دهنده تمایل به جستجو و تحقیق.

به طرز جستجوگرانه؛ به معنای نگاه یا پرسش با تمایل به جستجو و بررسی عمیق.

جستجوگری؛ حالت یا ویژگی فرد برای بررسی و جستجو.

جستجوها، تلاش‌ها برای یافتن یا کشف چیزی.

بدون جستجو، وضعیتی که در آن جستجوی چیزی وجود ندارد.

جستجو، به خصوص در مورد پاسخ یا اطلاعات.

پارچه‌ای مقاوم در برابر حرارت، معمولاً برای محافظت در حین کارهای داغ.

سرخ شدن، حالتی که در آن چیزی به طور کامل پخته و تیره شده است.

ابزاری یا شخصی که غذاها را سرخ یا برشته می‌کند.

نزدیک‌ترین، به معنای نزدیک‌ترین در فضا یا مکان.

زبر و خشن، به نوعی بافتتنازده اشاره دارد که ناراحت‌کننده است.

به شدت، به طرز عمیق و فراگیر اشاره دارد.