shelder
شلدَر، ممکن است به نوعی از ساختمان یا ساختار اشاره کند که دارای تاریخ و داستان خاصی است.
sheldfowl
شلدپرنده، به گونهای خاص از پرندگان که در برخی مناطق نادر است.
shelfback
شلفبک، به بخش پشتی قفسهها یا مبلمان اشاره دارد که به استحکام و طراحی کمک میکند.
shelffellow
شخصی که در کتابخانه یا مکانهای مشابه به نظمدهی و ترتیببندی اشیاء میپردازد.
shelfful
قفسهای که کامل از کتاب یا اشیاء پر است.
shelffuls
چند قفسهای که پر از کتاب یا اشیاء هستند.
shelfy
مرتبط با نظم و ترتیب، به ویژه در مورد فضاهای ذخیرهسازی.
shelflike
شبیه به قفسه، مخصوصاً در مورد ترتیب و سازماندهی.
shelflist
لیستی از کتابها یا اشیاء موجود در یک قفسه یا مکان خاص.
shelfmate
همر shelf، به معنای فردی است که در کنار شما در یک قفسه قرار دارد و ممکن است اشیاء یا کتابهای مشابهی داشته باشد.
shelfpiece
تکهای از دکور یا موردی خاص است که بر روی یک قفسه قرار داده میشود.
shelfroom
فضای موجود بر روی یک قفسه که امکان قرار دادن اشیاء یا کتابها را فراهم میکند.
shelfworn
کتابها یا اشیایی که به دلیل استفاده مکرر دچار سایش و فرسودگی شدهاند.
shelyak
به نوعی طراحی خاص یا ماده در صنعت مبلمان اشاره دارد که ممکن است شامل ویژگیهای ویژهای باشد.
shellack
نوعی پوشش براق است که بر روی سطوح چوبی استفاده میشود تا زیبایی و دوام آنها افزایش یابد.
shellacker
شلاک، مادهای است که برای ایجاد پوشش براق روی سطوح چوبی یا سایر مواد استفاده میشود.
shellackers
شلاککاران به کسانی گفته میشود که به کار با شلاک و ایجاد پوششهای براق مشغولند.
shellackings
لایههای ایجاد شده با استفاده از شلاک که بر روی سطوح اعمال میشود.
shellak
شلاک، مادهای طبیعی است که به عنوان پوشش برای سطوح چوبی و مصارف دیگر استفاده میشود.
shellapple
شلسیب، نوعی میوه با طعم و بافت خاص که در برخی مناطق یافت میشود.
shellbark
شلپوست، درختی است که به خاطر پوست و چوب مقاوم و آجیلهایش شناخته شده است.
shellblow
shellblow، به معنای وزیدن یا عبور باد از میان اشیاء یا موانع، اغلب برای توصیف صداهای ناشی از این وزیدن استفاده میشود.
shellblowing
shellblowing، به معنای صدا یا حسی است که در اثر وزیدن باد از میان صدفها تولید میشود.
shellbound
shellbound، به معنای محدود یا محصور شدن به چیزی است.
shellburst
shellburst، به معنی انفجاری است که باعث پخش شدن قسمتهای مختلف میشود.
shellcracker
shellcracker، ابزاری است برای شکستن صدفها یا هستههای سخت.
shelleater
shelleater، به موجوداتی گفته میشود که از نرمتنان و دیگر موجودات صدفدار تغذیه میکنند.
shelley
شلley، شاعری انگلیسی، که به خاطر آثارش در دوران رمانتیک شناخته میشود.
shelleyan
اصطلاحی برای توصیف آثار و سبکهای مرتبط با شلley.
shelleyana
اشیاء، نوشتهها یا یادداشتهای مرتبط با شلley.
shelleyesque
اصطلاحی برای اشاره به سبک یا ویژگیهای مشابه با شلley.
sheller
شخصی که در جدا کردن پوست از غذاها یا میوهها تخصص دارد.
shellers
جمع شلزنها، افرادی که وظیفه جدا کردن پوست از غذاها را دارند.
shellfishery
رشتهماهیگیری، مکان یا صنعتی که در آن صدفها مانند میگو، خرچنگ و صدف برداشت میشوند.
shellfisheries
رشتهماهیگیریها، نهادهای مرتبط با برداشت صدفها که تأثیر زیادی بر اقتصاد محلی دارند.
shellfishes
صدفها، موجودات دریایی با بدنهای سخت و محافظی که معمولاً در آبهای شور زندگی میکنند.
shellflower
گل صدف، نوعی گل با شکل خاص و ظاهری جالب که معمولاً در باغها و تزئینات مشاهده میشود.
shellful
کاسه پر، اصطلاحی که به مقدار خاصی که درون یک صدف یا کاسه قرار میگیرد اشاره دارد.
shellhead
سرصدف، بخشی از بدن جانوران با صدف که معمولاً به عنوان محافظ عمل میکند.
shelly
به معنای شبیه به صدف یا دارای ویژگیهای صدف.