شیلا، یکی از سه پادشاهی باستانی کره که بین قرن ۱ و ۹ میلادی وجود داشت.

شیلابر، نوعی کلاه سنتی که معمولاً در جشن‌ها و مراسم خاص استفاده می‌شود.

شیلالا، یک نوع آواز یا ترانه محلی که معمولاً در جشنواره‌ها و مراسم فرهنگی اجرا می‌شود.

شیلاله، یک نوع موسیقی یا آواز شاد و شاداب است که معمولاً در مراسم و جشن‌ها اجرا می‌شود.

شیلاله‌ها، اشکال جمع شیلاله، به معنای مجموعه‌ای از آوازها یا موسیقی‌های شاد هستند.

شیلله، عصایی سنتی که معمولاً از چوب ساخته می‌شود و نماد قدرت است.

شیلر، فردی است که به طور خاص می‌تواند دیگران را به خرید یا انجام کاری متقاعد کند و از فنون قانع‌سازی استفاده می‌کند.

شیلّت، ابزاری کوچک و کارآمد که معمولاً برای کارهای دستی و هنری استفاده می‌شود.

شیلّتی، به ویژگی یا حالت خاصی از چیزی اشاره دارد که منحصر به فرد و قابل توجه است.

شیل‌هوس، محلی برای فعالیت‌های کلاهبرداری و فریب، بیشتر در انواع کلاهبرداری‌های اقتصادی و تجاری به کار می‌رود.

شخص دودل، کسی است که در گرفتن تصمیمات ناامید و نامطمئن است و به راحتی به تردید می‌افتد.

شیل‌بیری، نوعی نوشیدنی تقلبی یا ارزان که به عنوان شوخی یا فریب به دیگران ارائه می‌شود.

بدون شیلینگ، به معنای عدم وجود پول یا هزینه در یک برنامه یا طرح.

شیلینگزورث به معنای ارزش یا مقدار معینی از چیزهای ناشناخته، معمولاً در اشاره به احترام و محبت.

شلی‌شالی کردن به معنای دودلی، تردید و عدم تصمیم‌گیری به‌موقع است.

شلی شلی کردن، به معنای تردید و تصمیم‌گیری در زمان نا مشخص و بلاتکلیفی می‌باشد.

شلوه، نوعی بازی متداول در بین کودکان که نیاز به دو تیم دارد.

شلوه، فعالیتی شاد و همراه با سرگرمی که در جمع دوستان انجام می‌شود.

شایلاک، شخصیتی از نمایشنامه «تاجر ونیزی» نوشته شکسپیر که به عنوان یک قرض‌دهنده شناخته می‌شود.

شایلاک شدن به معنای قرار گرفتن در وضعیتی سخت و نامناسب مشابه شخصیت شایلاک است.

شایلاک کردن به معنی در وضعیت دشوار و نامناسب قرار گرفتن به شکلی مشابه رفتار شایلاک است.

شایلک‌گرایی، به تصویرسازی منفی و کلیشه‌ای از طمع و خساست در فرهنگ اشاره دارد که عمدتاً به شخصیت شایلک در نمایشنامه «تاجر ونیزی» شکسپیر مرتبط است.

شایلک‌ها به شخصیت‌هایی اطلاق می‌شود که به دلیل ویژگی‌های خاص خود، به ویژه در نمایشنامه‌ها، تمایلات منفی و طمع را تجسم می‌کنند.

شیلو، یک مکان باستانی و تاریخی در سرزمین اسرائیل است که به عنوان جایگاهی مقدس در متون دینی ذکر شده است.

شیپلیت یا شیلپیت، به حوضچه‌های آب یا کانال‌هایی اشاره دارد که برای آبیاری استفاده می‌شود.

شیمال به معنی شمال است و در زمینه‌های مختلف، از جمله جغرافیا و ناوبری استفاده می‌شود.

شیمئی یک نام است که در برخی فرهنگ‌ها و تاریخ‌ها به افراد مختلف اطلاق می‌شود.

شیمِی کردن، نوعی رقص که در آن بدن به طور افقی و عمودی حرکت می‌کند.

به‌طور درخشان، به‌صورت درخشان و جلب توجه می‌کند.

شیمونوسکی، شهری در جزیره کیوشو در ژاپن که با بندر و غذاهای دریایی‌اش مشهور است.

شی‌موسه، نوعی شخصیت یا مفهوم در ادبیات که نمایانگر حکمت است.

شیمپر، به معنی نالیدن یا زاری کردن به ویژه در شرایطی که ناراحت است.

شینا، نوعی ماده با ویژگی‌های خاص که عمدتاً در صنعت نساجی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شینانیگ، به معنای فعالیتی است که در آن افراد مراحلی از خلاقیت را دنبال می‌کنند.

شینارامپ، یک نوع ساز موسیقی است که صداهای خاصی تولید می‌کند.

شیندی‌ها، رویدادهایی شاد و جشنواره‌ای هستند که در جمعی برگزار می‌شوند.

شیندل، نوعی شیء زینتی است که از مواد مختلف ساخته می‌شود.

بدون شینل، به معنای نداشتن یا فقدان سطحی زبر یا خشن.

شرم، حالت یا احساس خجالت فرد در جمع یا مواجهه با دیگران.

شینگل‌کار، شخصی که شینگل‌ها را بر روی سقف نصب می‌کند یا تعمیر می‌کند.