shortia
جنس گیاهی که از خانوادهای خاص است و معمولاً در مناطق خاصی رشد میکند.
shortias
گیاهانی کوچک و زینتی که معمولاً در محیطهای باغی کاشت میشوند و شرایط خاصی برای رشد احتیاج دارند.
shortish
کوتاهتراز، صفتی که برای توصیف چیزی به کار میرود که قد یا اندازهاش به طور کلی کوتاه است.
shortite
کوتاه شده، به یک واژه یا شکل مختصر از یک عبارت اشاره دارد.
shortschat
گفتگوی کوتاه، مکالمهای که سریع و بهسرعت انجام میشود.
shortsightedly
به طور کوتاهنگر، به عمل یا تصمیمگیری بدون فکر کردن به آینده یا پیامدها اشاره دارد.
shortsome
کوتاهمدت، به چیزی اشاره دارد که به سرعت پایان مییابد یا تاثیری سریع دارد.
shortstaff
کاهش تعداد کارکنان، به وضعیتی اشاره دارد که تعداد کارکنان برای انجام کارها کافی نیست.
shorttail
گربه یا ماهی با دمی کوتاه که ممکن است به یک نوع خاص از آن اشاره داشته باشد.
shortwaves
امواج با طول موج کوتاه که میتوانند اطلاعات را منتقل کنند، به ویژه در زمینههای رادیویی.
shortzy
سبک یا حالت خاصی که به مواردی با اندازه کوتاه اشاره دارد.
shoshonis
قبیلهای از بومیان آمریکا که در منطقه غرب ایالات متحده زندگی میکنند.
shoshonite
نوعی سنگ آتشفشانی که به واسطه آن ساختار آن به ویژگیهای خاص خود اشاره دارد.
shotbush
گیاهی که معمولاً در بیابانها رشد میکند و ممکن است به عنوان پناهگاه برای حیوانات عمل کند.
shotless
بدون شات، به وضعیتی اطلاق میشود که هیچ عملی در زمینه تصویر برداری یا فیلمبرداری انجام نشده است.
shotlike
شاتمانند، به ویژگیهایی اطلاق میشود که شباهت به شات یا شلیک دارد.
shotmaker
شاتساز، شخصی است که در ایجاد شاتهای موفق در ورزش یا عکاسی مهارت دارد.
shotman
شاتمن، شخصی است که در تیراندازی یا استفاده از سلاح آشنا و مجرب است.
shotproof
ضد گلوله، به چیزی اطلاق میشود که قادر به مقاومت در برابر شلیک گلوله است.
shotshell
شاتشل، نوعی مهمات است که برای تفنگهای ساچمهای طراحی شده است.
shotsman
شخصی که به طور خاص و حرفهای در گرفتن عکس عمل میکند.
shotstar
شخصی که در زمینه عکاسی شهرت و اعتبار بالایی دارد.
shott
عکس سریع و کوتاهی که معمولاً در شرایط غیررسمی گرفته میشود.
shotten
عکس یا تصویری که برای نشان دادن یک محصول یا موضوع خاص گرفته شده است.
shotter
شخصی که عکس میگیرد، به ویژه در عکاسی حرفهای.
shotty
طراحی یا عکسی که به دلیل خلاقیت یا نوآوری خود مورد توجه قرار میگیرد.
shotting
عمل عکسبرداری یا فیلمبرداری از یک صحنه یا موضوع خاص.
shotts
شاتس نام یک شهر در کشور اسکاتلند است.
shotweld
نوعی جوشکاری که در آن قطعات فلزی با استفاده از گلولههای فلزی به هم متصل میشوند.
shou
کلمهای که ممکن است در برخی گویشها یا زمینهها معانی متفاوتی داشته باشد.
shough
صدایی که به دنبال خستگی یا نفسنفس زدن ایجاد میشود.
shoulderer
شخصی که در ورزشها یا فعالیتها بار دیگران را به دوش میکشد.
shoulderette
شانهپوش به قسمتی از لباس اطلاق میشود که بر روی شانهها قرار میگیرد و معمولاً برای زیبایی یا محافظت طراحی میشود.
shouldest
شاید در زمان معاصر به کار نرود، اما به معنای 'باید' در زمان گذشته است.
shouldn
نباید به معنی عدم مجوز برای انجام یک عمل است.
shouldna
نباید به معنای عدم مجوز برای انجام یک عمل است و معمولاً در گویشهای محلی به کار میرود.
shouldst
این فرم قدیمی 'باید' به کار میرود و در زبانهای کهنتر بیشتر رایج است.
shoulerd
این واژه میتواند به ظاهر و طراحی خاصی اطلاق شود که به شانهها مربوط میشود.
shoupeltin
شوبلتین نامی است که به یک مکان زیبا یا ویژگی خاص داده میشود.
shouse
شوس به معنی خانه یا مکانی است که به طور خاص طراحی شده است.