spoofer
جعلکننده به فردی اطلاق میشود که به قصد فریب یا کلاهبرداری هویت یا اطلاعات را تغییر میدهد.
spoofery
عمل فریب دادن یا جعل اطلاعات به ویژه در زمینه اینترنت.
spooferies
جعلها یا فریبهای خاص که بیشتر در زمینه مالی یا تجاری رخ میدهند.
spoofish
به حالتی اشاره دارد که فریبآمیز و غیرجدی به نظر میرسد.
spookdom
قلمرو دلهره، به مجموعهای از موضوعات و محیطها اشاره دارد که مرتبط با ترس و وحشت هستند.
spookery
محیط یا جایی که نمایانگر ترس، وحشت یا شبحها است.
spookeries
مجموعهای از مکانها یا جشنوارهها که معمولاً به موضوعات ترسناک و شبحها مرتبط هستند.
spookies
شخصیتها یا عناصر ترسناک که معمولاً در داستانها یا فیلمها وجود دارند.
spookily
به طور ترسناک یا وحشتآور، به روشی که ایجاد احساس ترس کند.
spookiness
کیفیت یا حالت ترسناک، به خصوص در محیطهای مشکوک یا ناهموار.
spookish
مرموز، مرتبط با ترس و وحشت، و به طور خاص توصیف کننده چیزی است که روح یا موجودات غیرطبیعی را در نظر میگیرد.
spookism
پدیدهای که به اعتقادات و فعالیتهای مرتبط با ارواح و موجودات غیرطبیعی اشاره دارد.
spookist
شخصی که به طور خاص برای ترساندن یا ایجاد حس وحشت در دیگران عمل میکند.
spookology
علمی که به مطالعه ارواح و پدیدههای غیرطبیعی میپردازد.
spookological
مرتبط با مطالعه و تحقیق درباره ارواح و پدیدههای ماوراء طبیعی.
spookologist
شخصی که به طور تخصصی به تحقیق و مطالعه در مورد ارواح و پدیدههای ماوراء طبیعی میپردازد.
spooler
اسپولر به برنامهای گفته میشود که وظیفه مدیریت و ترتیبدهی تقاضاهای چاپی را بر عهده دارد.
spoolers
اسپولرها مجموعهای از برنامهها هستند که به مدیریت درخواستهای چاپی مشغول میشوند.
spoolful
مقداری که در یک اسپول (پیمانه) قرار میگیرد.
spoolwood
چوبی که از اسپولها ساخته میشود، معمولاً محبوب برای کارهای دستی.
spoom
نوعی قاشق بزرگ برای سرو غذاها مخصوصاً مایعات.
spoonback
قاشق بازگشتی، به قاشقهایی اطلاق میشود که به نوعی بازگشت به نقطه قبلی را نشان میدهند.
spoonbait
طعمه قاشقی، نوعی طعمه مصنوعی است که به شکل قاشق طراحی شده و به منظور جذب ماهی استفاده میشود.
spoonbread
نان قاشقی، نوعی نان نرم و خمیری است که معمولاً با قاشق سرو میشود.
spoondrift
پاشیدگی آب، به پدیدهای اطلاق میشود که آب به صورت پاشیده شده از سطح آب به هوا میریزد.
spooney
احمق و بیفکر، به خصوص در زمینههای عاطفی یا عاشقانه.
spooneyism
احمق بودن، حالتی است که فرد به شدت عاطفی و بیپروا میشود.
spooneyly
به معنای ابراز احمقانه یا مضحک است که معمولاً در مورد رفتار یا گفتار استفاده میشود.
spooneyness
احمقانه بودن یا رفتار بیپروایی که میتواند موجب شادی یا خنده باشد.
spooneys
افرادی که رفتار احمقانه یا مضحک دارند.
spoonflower
نوعی گل با ظاهر منحصر به فرد که شبیه قاشق است.
spoonholder
ابزاری برای نگهداری قاشق های آشپزخانه به شکلی منظم.
spoonhutch
یک نوع کمد یا ویترین برای نگهداری قاشق ها و لوازم آشپزخانه.
spoonyism
مفهوم احساساتی و عاشقانه به گونهای که به نظر میرسد فرد در دنیایی خیالپرداز زندگی میکند.
spoonily
به طور احساساتی و با خنده و شادی و خوشحالی.
spoonism
تمایل به بیان احساسات به شیوهای عمدتاً احساسی.