subalternation
فرآیند یا عمل تغییر متناوب بین گزینهها، مسئولیتها یا وظایف.
subalternity
زیرمجموعگی به وضعیت اجتماعی و سیاسی افرادی اطلاق میشود که در ساختارهای قدرت غالب نادیده گرفته میشوند.
subamare
زیرآب به مکان یا شرایطی اشاره دارد که در زیر سطح آب قرار دارد.
subanal
زیرآنی به ناحیهای اشاره دارد که در زیر ناحیه آنال در موجودات زنده قرار دارد.
subanconeal
زیرانکونیال به ساختارهایی اطلاق میشود که در زیر ناحیه انکون در آناتومی وجود دارند.
subandean
زیراندی به نواحی اطراف رشتهکوههای آند اشاره دارد که ویژگیهای خاص زیستی و محیطی دارند.
subangled
زیرزاویه به زوایای غیرمستقیم یا خاص در طراحی یا نمایش اشاره دارد.
subangular
زیرزاویهای به معنای شکلگیری بهصورت غیرکامل گرد و دارای زوایای مشخص است.
subangularity
زیرزاویهای بودن به ویژگی مربوط به زوایای غیرکامل در شکل اشیاء اشاره دارد.
subangularities
زیرزاویهایها به مجموعهای از ویژگیهای شکلگیری زیرزاویهای اشاره دارد.
subangularly
بهصورت زیرزاویهای در مورد شکلی که زوایای مشخصی دارد.
subangularness
زیرزاویهای بودن به ویژگی خاصی اشاره دارد که مشخصهی زوایا و لبهها است.
subangulate
زیرزاویهای کردن به معنای ایجاد اشکال با زوایای مشخص است.
subangulated
زیر زاویهای به شرایطی اطلاق میشود که در آن یک شکل یا جسم به نحوی طراحی شده است که گوشهها و زاویهها به سمت داخل یا خارج انحنا دارند.
subangulately
به طرز زیر زاویهای یا به گونهای که شامل زوایای متمایل به سمت داخل یا خارج باشد.
subangulation
فرایند یا حالت زیر زاویهای بودن، که به شکلگیری اشکال با زوایای خاص اشاره دارد.
subanniversary
سالگرد جزئی به جشنهای مشخص شده برای تاریخهای خاص اشاره دارد، معمولاً کمتر از یکسال.
subantichrist
ضد مسیح جزئی به متغیر یا شخصیتی اشاره دارد که به نوعی ویژگیهای ضد مسیح را به نمایش میگذارد.
subantique
ضد عتیقه به اشیائی اطلاق میشود که قدیمی اما به اندازه عتیقه نیستند.
subantiquely
به شیوه ای که به دوران های قدیمی تر نسبت داده می شود.
subanun
نوعی گیاه یا ادویه غیر متداول.
subapical
به نشانه ای از رشد یا موقعیتی در زیر ناحیه اوج.
subapically
زیر نوک، به مکانهایی در زیر نوک یا انتهای یک شی اشاره دارد.
subaponeurotic
زیر آپونوروتیک، به مکانهایی زیر آپونوروس اشاره دارد که میتواند بر عملکرد عضلات تأثیر بگذارد.
subapostolic
زیرapostolic، به آموزهها یا متونی اشاره دارد که فراتر از تعالیم اصلی رسولان هستند.
subapparent
زیرظاهر، به چیزهایی اشاره دارد که در ابتدا واضح نیستند اما میتوانند تأثیرگذار باشند.
subapparently
زیرظاهرانه، به معنی ظاهری میباشد که در واقع حقیقت را منعکس نمیکند.
subapparentness
زیرظاهر بودن، به ویژگیهایی اشاره دارد که در ابتدا به راحتی قابل تشخیص نیستند.
subappearance
زیرظاهر به معنای ویژگیهای خارجی یا نمایشی است که به طور غیر مستقیم بر چیزها یا افراد تاثیر میگذارد.
subappressed
زیرفشرده به معنای احساسی است که به طور عمدی سرکوب یا پنهان شده است.
subapprobatiness
زیرتائید بودن به معنای وجود جنبههایی از تایید یا حمایت که به طور کامل بیان نشده است.
subapprobation
تایید ضمنی به معنای نوعی حمایت یا تصدیق است که به وضوح بیان نشده باشد.
subapprobative
زیرتائید به معنای بیان حمایت یا تصدیق به شیوهای غیرمستقیم است.
subapprobativeness
زیرتائیدی به معنای وجود جنبههایی از حمایت یا تصدیق در ارزیابیها یا نظرها است.
subapprobatory
تأییدکننده، به معنای حمایت یا تصدیق چیزی بهخصوص در زمینهای رسمی.
subapterous
زیر بالدار، به نوعی از موجودات زنده اطلاق میشود که بالهای ناقصی دارند یا وجود بالها در آنها بسیار کم است.
subaqua
زیر آب، به زندگی یا فعالیتهایی اشاره دارد که در محیطهای آبی انجام میشود.