subduable
قابل کنترل به حالتی اطلاق میشود که یک مشکل یا چالش را با استفاده از روشهای مناسب میتوان مدیریت کرد.
subduableness
قابل تسخیر بودن، توانایی دستیابی به آرامش یا کنترل کردن موجودات یا اشیاء.
subduably
بهصورت قابل تسخیر، به گونهای که بتوان به راحتی کنترل یا رام کرد.
subdual
تسخیر، کنترلی بر چیزی، به ویژه در مورد احساسات یا صدا.
subduals
تسخیرها، کارهایی که به شکلگیری و کنترل مؤلفههای خاص کمک میکند.
subduce
تسخیر کردن، کنترل کردن یا آرام کردن یک احساس یا حالت.
subduced
تسخیر شده، وضعیتی که در آن چیزی کنترلی رفته و آرام شده است.
subduces
زیر کنترل آوردن یا تسلیم کردن، به معنای غلبه بر چیزی است.
subducing
فرآیند زیر کنترل آوردن یا تسلیم کردن.
subduct
به معنای فرو رفتن یک صفحه زمینشناسی به زیر صفحه دیگر.
subducted
فعل گذشته 'subduct' که به معنای فرو رفتن است.
subducting
فعل حال استمراری 'subduct' که به معنای در حال فرو رفتن است.
subducts
فعل حال 'subduct' که به معنای در حال فرو رفتن است.
subduedly
به معنای آرام و ملایم. این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن شخص یا چیزی بسیار تحت کنترل و غیر تهاجمی است.
subduedness
وضعیت یا کیفیت ملایم و سرکوب شده یا غیر تهاجمی بودن.
subduement
عمل یا فرایند سرکوب کردن یا کنترل احساسات و واکنشها.
subduer
شخصی که قدرت یا تأثیرات مشغله یا مختل کننده را کنترل میکند.
subduers
جمع افرادی که اقدام به سرکوب یا کنترل رفتارهای تهاجمی میکنند.
subduingly
به شیوهای که باعث سرکوب یا آرام سازی میشود.
subduple
در ریاضیات، به یک عدد که نصف یک عدد کامل باشد اشاره دارد.
subduplicate
به یک مقدار کسری یا نسخهای کوچکتر اشاره دارد.
subdurally
به روشنی به جایی اشاره میکند که زیر غشای سخت مغز است.
subdure
به معنای مدیریت یا تغییر یک فضای خاص برای تسهیل استفاده است.
subdwarf
به موجوداتی اطلاق میشود که کوچکتر از کوتولههای معمولی هستند.
subecho
به پاسخهای ضعیفتری که پس از بازتاب صدای اصلی میآیند اشاره دارد.
subechoes
زیر پژواکها، صداهایی هستند که پس از برخورد با موانع به عقب برمیگردند و به شکل غیرمستقیم شنیده میشوند.
subectodermal
زیرپوستی، به لایههایی از بافت اشاره دارد که زیر لایهی اپیدرم قرار دارند.
subectodermic
زیرپوستی، به حالاتی که به بافتهای زیر لایهی اپیدرم مرتبط است اشاره دارد.
subeditor
زیر ویراستار، به شخصی گفته میشود که محتوای متنی را بررسی و ویرایش میکند تا به استانداردهای لازم برسد.
subeditorial
زیر ویراستاری، به یادداشتهای پیشنهادی و ویرایشی که در فرآیند ویرایش متن استفاده میشود، اشاره دارد.
subeditors
زیر ویراستاران، افراد بسیاری هستند که به ویرایش و بهبود محتوای متنی کمک میکنند.
subeditorship
معاونت ویرایش، نقش شخصی است که مسئولیت ویرایش و نظارت بر محتوای منتشرشده را بر عهده دارد.
subeffective
به طور ناقص مؤثر، اشاره به وضعیت یا عملی که تأثیر کامل ندارد.
subelaphine
زیرگونه الیفین، اشاره به دستهای از گیاهان یا موجودات زنده که در زیرگروه الیفین قرار دارند.
subelection
انتخابات فرعی، انتخاباتی که به منظور انتخاب یا تایید افراد در موقعیتهای خاص یا غیرمترقبه برگزار میشود.
subelectron
زیرالکترون، ذرهای است که اندازه آن کوچکتر از الکترون است و در علم فیزیک به کار میرود.
subelement
زیرعنصر به بخشی از یک عنصر بزرگتر اشاره دارد که میتواند ویژگیهای خاصی داشته باشد.
subelemental
زیرعنصری به نیروها یا عواملی اطلاق میشود که در سطح زیر عناصر وجود دارند و معمولاً در رشتههای علمی پیچیده بحث میشوند.