subvermiform
پیوست زیر کرم‌مانند، ویژگی‌ای در آناتومی جانداران است که به صورت کرم‌مانند شکل گرفته است.
subversal
زیر متنی، به معناهای پنهان یا زیرین اشاره دارد که عموماً در متون و گفتارها وجود دارد.
subverse
زیر متنی، به نوعی از آثار هنری اشاره دارد که به طور انتقادی به مسایل اجتماعی می‌پردازد.
subversed
زیر متن قرار دادن به معنای تغییر یا تغییر شکل به گونه‌ای است که معانی جدید شناخته شود.
subversionary
زیر متنی، اشاره به اقداماتی دارد که هدفشان تغییر قوانین یا ساختارهای موجود است.
subversively
به طرز زیرکانه‌ای، به طور غیرمستقیم و با هدف مخدوش کردن یا تغییر وضعیت موجود.
subversiveness
خاصیت یا کیفیت زیرکانه بودن؛ تمایل به بر هم زدن یا تغییر نظام موجود.
subversivism
نظریه یا عمل زیرکانه؛ فعالیت‌هایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم هدف تجدید نظر در نظام موجود را دارند.
subvertebral
زیر مهره‌ای، به ناحیه‌ای که زیر مهره‌ها قرار دارد اشاره دارد.
subvertebrate
زیر مهره‌ای، اشاره به جاندارانی دارد که فاقد ستون فقرات هستند.
subverter
زیرک‌کننده، فردی که به طور عمدی سعی در برهم زدن یا تغییر یک نظام دارد.
subverters
کسانی که به طور عمدی به تغییر یا تخریب یک سیستم یا نهاد می‌پردازند.
subvertible
قابل تغییر یا تخریب، به خصوص در زمینه نهادها یا ایده‌ها.
subvertical
به طور عمودی ولی در یک زاویه خاص، معمولاً در معماری یا طراحی.
subvertically
به شکلی که به طور عمودی و در جهت خاصی انجام می‌شود.
subverticalness
ویژگی عمودی بودن یا ایجاد ابعاد عمودی در طراحی.
subverticilate
خصوصیت برگ‌ها یا شاخه‌ها که به شکلی خاص نسبت به محور اصلی چرخیده‌اند.
subverticilated
زیر و رو کردن، تغییر دادن هنجارها به شکلی غیرمعمول.
subverticillate
زیر و رو کردن ایده‌ها، به چالش کشیدن تفکرات معمول.
subvesicular
زیر حبابی، به ساختارهایی اطلاق می‌شود که در زیر حباب‌ها وجود دارند.
subvestment
سرمایه‌گذاری جانبی، نوعی از سرمایه‌گذاری که معمولاً در راستای سرمایه‌گذاری اصلی صورت می‌گیرد.
subvicar
معاون کشیش، شخصی که مسئولیت‌های کشیش را در سطح پایین‌تر بر عهده دارد.
subvicars
معاونان کشیش، افرادی که به کشیشان برای مدیریت امور محلی کمک می‌کنند.
subvicarship
معاونت، مقام یا مسئولیتی که در آن فردی در زیر نظر شخص دیگری وظایفی را انجام می‌دهد.
subvii
سب‌وی، اصطلاحی که برای اشاره به زیرمجموعه‌ای از یک استراتژی به کار می‌رود.
subvillain
نیرنگی، شخصیتی منفی در داستان که معمولاً از قهرمان حمایت می‌کند یا با او همکاری می‌کند.
subviral
نیرنگی، محتوایی که به طور غیررسمی و به تدریج در فضای دیجیتال محبوب می‌شود.
subvirate
نیرنگی، عنوانی که به شخصی داده می‌شود که در زیر نظر فرد رهبری مسئولیت‌هایی دارد.
subvirile
نیرنگی، خصوصیات یا ویژگی‌هایی که کمتر مردانه و بیشتر بر همکاری و خلاقیت تاکید می‌کند.
subvisible
زیر قابل مشاهده، به معنای ویژگی‌هایی است که به راحتی قابل دیدن نیستند و نیاز به دقت بیشتری برای مشاهده دارند.
subvitalisation
زیر احیا، به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن فعالیت‌های حیاتی در یک سیستم کاهش می‌یابد.
subvitalised
زیر احیا شده، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن عناصر حیاتی کاهش یافته و نیاز به احیا دارند.
subvitalization
زیر احیا، به فرآیند یا فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که هدف آن بازیابی قابلیت‌های حیاتی است.
subvitalized
زیر احیا شده، به حالتی اشاره دارد که یک موجود زنده یا سیستم شناسایی شده و از نظر حیات کاهش یافته است.
subvitreous
زیر شیشه‌ای، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن درخشش ماده‌ای کمتر از شیشه باشد.
subvitreously
زیرشیشه‌ای، نوعی اصطلاح برای توصیف مواد یا ساختارهایی که شبیه به شیشه هستند یا از شیشه مشاهده می‌شوند.
subvitreousness
خاصیت زیرشیشه‌ای بودن، حالتی که در آن یک ماده یا ساختار شیشه‌ای به‌نظر می‌رسد.
subvocally
زیرصوتی، به‌صورتی که صدا به‌طور کامل طنین‌انداز نمی‌شود بلکه در حدی دیگر قابل شنیدن است.
subvola
زیرگودال، به شرایط و ویژگی‌های زیر سطحی زمین اشاره دارد.
subwar
زیرجنگ، به نوعی تغییر در جنگ‌ها اشاره دارد که ممکن است به‌صورت پنهان و غیرمستقیم باشد.