tapwort
تپورت، نام یکی از گیاهان دارویی که در درمانهای سنتی مورد استفاده قرار میگیرد.
taqlid
تقلید، در فقه اسلامی به معنای پیروی از نظرات و احکام یک فرد معتمد و معتبر است.
taqua
تاکو، نوعی رقص محلی که حرکات سریع و ریتمیک دارد و معمولاً در جشنها اجرا میشود.
tarabooka
تارابوکا، ساز سنتی که در موسیقی فولکلور یا مراسم ویژه به کار میرود.
taracahitian
تاراکاهیتیان، زبانی که در جزایر خاصی از اقیانوس آرام صحبت میشود و دارای قواعد خاص خود است.
taraf
طرف، در اینجا به معنای سمت یا جانب یک موضوع است که انتخاب میشود.
tarafdar
طرفدار، فردی است که از یک عقیده یا موضوع خاص حمایت میکند.
tarage
تاراج، نوعی تزئین رنگارنگ که معمولاً در مراسم و جشنوارهها استفاده میشود.
tarahumar
تاراهمارا، یک قبیله بومی در مکزیک که به دلیل دویدنهای طولانی و فرهنگ خاص خود شناخته میشود.
tarahumare
تاراهماره، مربوط به فرهنگ و سنتهای مردم تاراهمارا، شامل آداب و رسوم خاص آنها.
tarahumari
زبان تاراهماری، زبانی از خانواده زبانهای اورو-استک که توسط مردم تاراهمارا صحبت میشود.
tarai
ترای، دشتهای پست و حاصلخیز در هند و نپال که به کشاورزی معروف است.
tarairi
تاراگیری، نوعی رقص یا مراسم سنتی در برخی فرهنگها که معمولاً در جشنها اجرا میشود.
taraktogenos
تاراکتوگنوس، نوعی گیاه با ویژگیهای خاص که در زیستگاههای گرمسیری رشد میکند.
taramellite
تاراملیت، یک ماده معدنی نادر با ویژگیهای خاص است که در علم زمینشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد.
taramembe
تاراممبه، نوعی گیاه است که به خاطر رنگهای جذاب و نیازهای خاص به نور و آب مشهور است.
taranchi
تارانچی، یک غذای محلی است که غالباً در رویدادهای خاص تهیه و سرو میشود.
tarand
ترند، یک مکان کوچک و زیبا است که معمولا مقصد گردشگران است.
tarandean
ترندین، مربوط به معماری خاص منطقهای است که نشاندهنده فرهنگ و تاریخ آن است.
tarandian
ترندین، به ویژگیها و آداب و رسوم جامعه خاصی اشاره دارد.
tarantara
تارانتره، نوعی ساز مُدِرَنی است که معمولاً در مراسمها و جشنها برای تولید صداهای شاد و شنگول استفاده میشود.
tarantarize
تارانترایز کردن، عملی است که به موجب آن یک رویداد یا اجرا با افزودن انرژی و خصوصیات چشمگیر بهبود مییابد.
tarantas
تارانتا، یک نوع ساز در موسیقی سنتی است که معمولاً در رویدادهای خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
tarantases
تارانتاها، سازهایی هستند که در فرهنگهای مختلف به وجود آمده و در اشکال متنوعی یافت میشوند.
tarantist
تارانتست به فردی اطلاق میشود که به نواختن یا اجرای موسیقی خاصی پرداخت میکند.
tarantulae
تارانتولاها، نوعی عنکبوت بزرگ هستند که به خاطر پشمهایشان معروفند.
tarantular
تارانتولار، یک نوع عنکبوت بزرگ، که در خانواده تارانتولidae قرار دارد و معمولاً در مناطق گرمسیری یافت میشود.
tarantulary
زیستگاه یا محیطی که به گونههای خاصی از تارانتولارها اختصاص دارد.
tarantulated
احساس ترس شدید یا اضطراب ناشی از شرایط خاص، مانند حمله تارانتول.
tarantulid
خانواده ای از عنکبوتها که شامل تارانتولارها و دیگر گونههای مرتبط است.
tarantulidae
خانوادهای بزرگ از عنکبوتها که شامل کندن پرندگان و دیگر گونهها میشود.
tarantulism
ترس شدید از تارانتولا و سایر عنکبوتها که ممکن است به شکل اختلال اضطرابی بروز کند.
tarantulite
تارانتولیت، نوعی ماده معدنی که به طور عمده در سنگهای آذرین تشکیل میشود.
tarantulous
تارانتولوس، به عنکبوتهای بزرگ و ترسناک اطلاق میشود که به خاطر اندازه و شکل خاصشان معروف هستند.
tarapatch
تاراپچ، ناحیه کوچک و مجزا در جنگلهای استوایی که میتواند زیستگاه خاصی برای گیاهان و جانوران باشد.
taraph
تاراف به معنای علامتی است که جهت یک مسیر را نشان میدهد.
tarapin
تاراپین، نوعی موجود آبزی است که معمولاً در آبهای کم عمق زندگی میکند.
tarapon
تاراپون، نوعی ماهی شناخته شده در اکوسیستمهای آب شیرین است.
tarasc
تاراسک، گروهی بومی که در مکزیک زندگی می کند و به خاطر هنر و معماری خود مشهور است.
tarasco
زبان تاراسکو، زبانی بومی متعلق به مردم تاراسک در مکزیک.