تلویزیون، دستگاهی است که تصاویر و صداها را برای سرگرمی یا اطلاعات پخش می‌کند.

جمع کلمه تلویزیون، به معنای دستگاه‌هایی که تصاویر و صداها را پخش می‌کنند.

سیستمی که به کاربر اجازه می‌دهد از طریق صدا با دستگاه‌های تلویزیونی تعامل کند.

دستگاهی که به کاربران اجازه می‌دهد تا برنامه‌های تلویزیونی را ضبط کرده و بازبینی کنند.

دستگاهی که به کاربران امکان می‌دهد پیام‌ها را به صورت نوشتاری ارسال کنند.

نوعی سبزی خوراکی که در بسیاری از غذاها مورد استفاده قرار می‌گیرد و ویتامین‌های فراوانی دارد.

تلفیری به معنای مرتبط با تله‌فیرا که نوعی هنر یا طراحی خاص است.

تلفر به معنای فردی که در یک حوزه خاص مهارت یا تخصص دارد.

تلفراج به معنای جنبه‌ها و مراحل مرتبط با برنامه‌ریزی و مدیریت یک پروژه.

تله‌فری به معنای قرار دادن یا ترسیم ایده‌ها یا احساسات به صورت هنری.

تله‌فری به معنای تبدیل اندیشه‌ها و ایده‌ها به یک شکل قابل قبول یا کارآمد.

تلفرها به معنای افرادی که در ساخت یا خلق آثار هنری مهارت دارند.

تلفورد، یک شهر در انگلستان است که به خاطر معماری مدرن و امکانات تجاری‌اش شناخته می‌شود.

تـلـفوردی کردن به معنای به‌روزرسانی و مدرن‌سازی مناطق مختلف به سبک شهر تلفورد است.

تـلـفوردی شده به ساختمان‌ها و مناطق اشاره دارد که به سبک جدید و مدرن تبدیل شده‌اند.

تـلـفوردی کردن به فرایند مدرن‌سازی و به‌روز کردن نواحی به سبک شهر تلفورد اطلاق می‌شود.

تـلـفوردها به خانواده‌ها و افرادی اطلاق می‌شود که به این شهر تعلق دارند یا آن را نمایندگی می‌کنند.

تلهارمونی به حالتی اشاره دارد که در آن افراد به همکاری و هماهنگی می‌رسند و در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند.

تلهرمانیک، به نوعی از صداها و ملودی‌ها اشاره دارد که از طریق ساز تلهرمانوم تولید می‌شوند.

تلهرمانوم، سازی الکتریکی است که در اوایل قرن بیستم توسعه یافت و به تولید صداهای جدید کمک کرد.

تلی، نخی که در بافندگی به کار می‌رود و می‌تواند از مواد مختلف تهیه شود.

تلیا، جنسی از قارچ‌ها است که در زیست‌شناسی و محیط زیست کاربرد دارد.

تلی، به مرحله‌ای از زندگی قارچ‌ها اشاره دارد که برای تولید مثل مهم است.

تلی، به توصیف‌هایی اشاره دارد که به طبقه‌بندی و سازماندهی اطلاعات کمک می‌کند.

به صورت تلکی، به ترتیبی که رویدادها یا اطلاعات به صورت منطقی و هماهنگ ارائه می‌شود.

دارای ویژگی تولید و انتشار تلها، به ویژه در مورد گیاهان و ارگانیسم‌ها.

یک ساز سنتی رشته‌ای، به ویژه در موسیقی ولزی استفاده می‌شود.

توانایی شنیدن و تمایز صداها، به ویژه در زمینه‌های مختلف.

ساختار خاصی در قارچ‌ها که به تولید و انتشار اسپورها کمک می‌کند.

اسپوری در قارچ‌ها که در مرحله نهایی چرخه حیات تشکیل می‌شود و می‌تواند به شکل جدیدی از قارچ تبدیل شود.

تلئیوسپوریک، اشاره به مرحله‌ای در چرخه زندگی قارچ‌ها که در آن تلئیوسپورها تولید می‌شوند.

تلئیوسپوریره، به گیاهان یا موجودات زنده‌ای گفته می‌شود که دارای تلئیوسپورها هستند.

مرحله تلئی، مرحله‌ای از رشد یا تغییر در برخی موجودات زنده که در آن تغییرات عمده‌ای صورت می‌گیرد.

تلئیوم، ساختار خاصی در قارچ‌ها که اسپورها را تولید و ذخیره می‌کند.

قابل روایت، به معنای اینکه یک داستان یا تجربه به گونه‌ای است که می‌توان آن را با دیگران بازگو کرد.

تلچ، آثار یا اشیاء باستانی مرتبط با فرهنگ‌های قدیمی که در حفاری‌ها یافت می‌شوند.

تله، فردی که به سخنرانی یا آموزشی گوش می‌دهد و معمولاً مسئول ارائه بازخورد است.

تلاو، اصطلاحی که به عمل گفتن یا روایت کردن داستانی اشاره دارد.

دلقک‌ها، افرادی که برای تفریح و سرگرمی ترفندها و قهری‌های مضحک را اجرا می‌کنند.

تلیگراف، دستگاهی که برای ارسال پیام‌ها به وسیله سیگنال‌های الکتریکی استفاده می‌شود.