naches
احساس شادی و غرور ناشی از موفقیت دیگران
nachos
یک نوع غذای مکزیکی شامل ذرت سرخ شده و معمولاً با پنیر و سایر مواد toppings سرو می‌شود.
nacods
تجهیزاتی که در صنایع مختلف برای اتصال و کنترل استفاده می‌شوند.
nacre
ماده‌ای مهم در تولید مروارید، دارای خاصیت درخشندگی و سازنده لایه داخلی صدف.
nad
احساس ناامیدی و یأس ناشی از یک رویداد نامطلوب.
nada
عدم وجود چیز، هیچ چیز.
na-dene
خانواده‌ای از زبان‌ها که شامل زبان‌های بومی آمریکا مانند زبان‌های آلاسکا، و برخی زبان‌های کانادایی می‌باشد.
naderism
یک فلسفه سیاسی که به نام نادر و به خاطر تعهدش به خدمات عمومی و مسئولیت‌های اجتماعی شناخته می‌شود.
nads
اصطلاح عامیانه که به شجاعت و جسارت اشاره دارد.
nae
اصطلاح اسکاتلندی برای 'نه', به طور غیررسمی استفاده می‌شود.
naevus
افتراق یک ضایعه پوستی که معمولاً به صورت خال یا نشان روی پوست نمایان می‌شود.
naff
امری که بی‌ارزش، بی‌معنی یا غیرجذاب به نظر می‌رسد.
naffing
وقت را به بطالت گذراندن یا بی‌دلیل به حواس‌پرتی مشغول بودن.
nafta
مخلوطی از هیدروکربن‌های مایع که عمدتاً از تقطیر نفت خام به‌دست می‌آید.
nag
کسی را به طور مکرر تحت فشار قرار دادن یا آزار دادن برای انجام کاری.
naga
موجودی افسانه‌ای که معمولاً با شکل مار یا نیمه‌انسان و نیمه‌مار نمایان می‌شود.
nagana
بیماری عفونی که قابل انتقال به دام‌ها است و باعث مرگ آن‌ها می‌شود.
nagar
نگر به معنای منطقه، شهر یا ناحیه‌ای شلوغ و پرجنب‌وجوش است.
nagware
نرم‌افزار مزاحم به نرم‌افزاری اطلاق می‌شود که کاربر را مکرراً به انجام یا خرید چیزی ترغیب می‌کند.
nah.
نه. مانند 'نه'، به‌معنای رد یا مخالفت با چیزی است، با نگاهی غیررسمی.
nahuatl
ناواتل به زبانی از خانواده زبان‌های Uto-Aztecan گفته می‌شود که در مناطق مختلف مکزیک صحبت می‌شود.
nai
نای، نوعی روح یا موجود افسانه‌ای است که به ویژه در آب‌ها و دریاها وجود دارد.
naiad
نایاد، نوعی نیک از افسانه‌های یونانی است که به زنان آب‌زی تعلق دارد.
naiant
نایانت، اصطلاحی است که برای توصیف حالتی از موجودات در هردری استفاده می‌شود.
naïf
نایف، به معنای ساده و بی‌گناه است و معمولاً در توصیف یک شخصیت یا رفتار استفاده می‌شود.
naija
نایجا، واژه‌ای غیررسمی برای اشاره به نیجریه و فرهنگ آن است.
nail-biter
فردی که به شدت مضطرب و نگران است، به ویژه در شرایطی که نتیجه نامشخص باشد.
nail-biting
وضعیتی که به شدت اعصاب خردکن و دلهره‌آور است.
nail bomb
بمبی که معمولاً از میخ‌ها برای افزایش آسیب استفاده می‌کند.
nail brush
ابزاری برای تمیز کردن ناخن‌ها و پوست اطراف آن.
nail clippers
ابزاری برای کوتاه کردن ناخن.
nailed on
مفهموم محکم و بی‌تغییر، بر روی چیزی کوبیده و ثابت شده است.
nail enamel
ماده‌ای رنگی که بر روی ناخن‌ها استفاده می‌شود تا زیبایی را افزایش دهد.
nailer
دستگاهی که برای کوبیدن میخ‌ها استفاده می‌شود.
nail file
ابزاری برای صیقل دادن و شکل دادن به ناخن‌ها.
nail gall
نوعی بیماری گیاهی که بر روی درختان و گیاهان تأثیر می‌گذارد.
nail head
به هدف زدن، به معنای بیان یک نکته درست یا صحیح در مورد یک موضوع خاص.
nail one's colours to the mast
رنگ‌های خود را به دکل زدن، به معنای ابراز علنی و قاطعانه اعتقادات یا نظرات خود.
nail polish
لاک ناخن، ماده ای رنگی که برای زیبایی علت به ناخن‌ها زده می‌شود.
nail polish remover
پاک‌کننده لاک ناخن، مایع یا ماده‌ای که برای حذف لاک ناخن استفاده می‌شود.
nail punch
میخ‌کوب، ابزاری برای فرو بردن میخ به طوری که در سطح چوب قرار بگیرد.
nailrod
میخ‌چوبی، نوار یا میله‌ای از فلز که برای ساخت میخ به کار می‌رود.
nail scissors
قیچی ناخن ابزاری است برای برش و کوتاه کردن ناخن‌ها.
nail sickness
بیماری ناخن به شرایطی اطلاق می‌شود که باعث مشکلاتی در سلامتی ناخن‌ها می‌شود.
nailtail wallaby
والابی دم‌ناخنی نوعی مارسوپیال است که در استرالیا زندگی می‌کند و مشخصه بارز آن دم کوتاه و صاف است.
nail technician
تکنسین ناخن فردی است که به طور حرفه‌ای به خدمات مرتبط با ناخن‌ها می‌پردازد.
nail varnish
لاک ناخن یک ماده رنگی است که برای زیبایی و محافظت از ناخن‌ها استفاده می‌شود.
nail varnish remover
محلول یا مایعی که برای حذف لاک ناخن استفاده می‌شود.
nainsook
پارچه‌ای نرم و سبک که معمولاً از پنبه ساخته می‌شود و در لباس‌های راحت و تابستانی استفاده می‌شود.
naira
واحد پول نیجریه که به اختصار به عنوان نایرا شناخته می‌شود و به واحدهای کوچکتر دیگری به نام کبو یا کبوها تقسیم می‌شود.