outplacement
برنامههایی برای کمک به کارکنان در پیدا کردن شغل جدید بعد از خاتمه کارشان.
outplay
از میدان به در کردن به معنای این است که در رقابت یا بازی به طوری برتری پیدا کنیم که طرف مقابل نتواند برتری داشته باشد.
outpoint
از لحاظ امتیاز برتری یافتن به معنای پیروزی در یک رقابت با کسب امتیاز بیشتر نسبت به رقیب است.
outpoll
در نظرسنجی یا انتخابات از دیگران بالاتر بودن به معنای کسب رأی یا امتیاز بیشتر نسبت به رقبای سیاسی است.
outport
به بندر رفتن به معنای خارج شدن از بندر یا ورود به بندر است.
outpost
پایگاه پیشرفته به معنای تأسیس یک نقطه استراتژیک در منطقهای خاص است که معمولاً برای مقاصد نظامی یا تحقیقاتی استفاده میشود.
outpouring
جریان یا سرازیر شدن به معنای ابراز احساسات یا حمایت به صورت زیاد و فراوان است.
out-psych
روانشناسی کردن، به معنای برتری جستن بر دیگری از نظر روانی و احساسی است.
outpunch
شکست دادن دیگران با قدرت ضربه زدن بیشتر، به ویژه در ورزشهای رزمی.
output gap
فاصله تولید به معنای اختلاف بین سطح واقعی تولید و سطح مطلوب تولید در اقتصاد است.
outrace
پیشی گرفتن در سرعت از دیگران در یک رقابت یا مسابقه.
outrageously
به طرز غیرقابل قبول یا به شدت، بهویژه در مورد رفتار یا هزینه.
outraise
بیشتر جمعآوری کردن، بخصوص در زمینه کمک مالی یا منابع.
outrange
بیشتر برد داشتن، به ویژه در مورد وسایل نقلیه یا تجهیزات.
outrank
رتبه بالاتر داشتن نسبت به دیگری، بهویژه در زمینه نظام های مدیریتی.
outré
غیرمتعارف، عجیب و غریب، مخصوصاً در زمینه هنر یا مد.
outreach
دسترسی، فعالیتی برای برقراری ارتباط یا ارتباطگیری با گروهی از مردم به منظور ارائه خدمات یا اطلاعات.
outrebound
شکستن موانع از طریق به دست آوردن توپ بیشتر از حریفان در بازیها.
out relief
امدادی که از خارج برای کمک به افرادی که در شرایط بحرانی هستند، به آنها ارائه میشود.
outride
پیشی گرفتن از دیگری در طول فعالیتهای حرکت با وسیله نقلیه، به ویژه در مسابقات.
outrider
دنبالکننده، شخصی که قبل یا بعد از یک گروه یا کاروان برای اطمینان از حفاظت و نظارت بر مسیر حرکت میکند.
outriding
پیشی گرفتن در حین استفاده از وسیله نقلیه، به ویژه در موقعیتهای رقابتی.
outrigger
پشتیبانی که به سمت بیرونی قایق متصل میشود تا تعادل و ثبات قایق را افزایش دهد.
outrival
پیشی گرفتن یا برتری یافتن بر رقیب.
outro
پایان یک اثر صوتی یا تصویری که ممکن است شامل خلاصه، تشکر یا اطلاعات اضافی باشد.
outrun
پیشی گرفتن یا سریعتر دویدن از یک چیز یا شخص دیگر.
outrush
جاری شدن ناگهانی یا افزایش احساسات.
outrushing
پیشی گرفتن از دیگران در سرعت یا شدت، به ویژه در مسابقات.
outsail
بیشتر از یک کشتی دیگر در حرکت بادبانی پیشی گرفتن.
outscore
از نظر امتیاز در یک مسابقه یا بازی از دیگران جلوتر بودن.
outsell
فروش بیشتری نسبت به دیگر محصولات یا افراد در یک زمینه خاص.
outsert
بروشور یا صفحهای که به یک نشریه اضافه شده و معمولاً برای اهداف تبلیغاتی استفاده میشود.
outset
شروع یا آغاز چیزی، به خصوص یک فرآیند یا پروژه.
out-settler
مهاجر به کسانی اطلاق میشود که پس از مدتی از شهری به خارج از آن میروند و زندگی جدیدی را در یک منطقه دیگر آغاز میکنند.
outshine
برتر بودن از کسی یا چیزی در نور یا کیفیت، غالب شدن بر دیگران.
outshoot
بهتر زدن یا تیراندازی کردن از دیگری، برنده شدن در زمینهٔ تیراندازی.
outshop
به معنای خرید بهتر از دیگران برای به دست آوردن قیمتها یا کیفیتهای بهتر است.
outshout
به معنای بلندتر صحبت کردن یا فریاد زدن از دیگران برای جلب توجه است.
outside broadcast
پخش زنده از یک رویداد که خارج از استودیو انجام میشود، معمولاً برای برنامههای تلویزیونی.
outside director
شخص غیر وابسته یا مستقل که در زمینهای خاص نظارت یا هدایت میکند.
outside interest
علاقهای که به فعالیتهای غیر مرتبط با کار اصلی فرد مربوط میشود.
outside left
پوزیشن یا بازیکن در فوتبال که در سمت چپ و خارج از زمین بازی قرار دارد.
outside line
خطی که مشخص میکند آیا یک توپ در زمین بازی است یا خارج از آن.
outside loop
حلقهای در برنامهنویسی که دور از حلقههای داخلی برای مدیریت دادهها قرار دارد.
outside money
پول یا منابع مالی که از منابعی خارج از یک سازمان، کشور یا محفل خاص تأمین میشود.
outsider art
هنری که توسط هنرمندان غیرآموخته یا کسانی که به جریان اصلی هنری تعلق ندارند، تولید میشود.
outside right
حق دسترسی یا استفاده از یک فضا یا مکان خاص که معمولاً متعلق به شخص دیگری است.
outside the fences
مناطق یا مکانهایی که فراتر از محدودیتها یا حریمهای مشخص شده قرار دارند.
outside track
مسیر بیرونی به معنای جاده یا مسیری است که در اطراف یک زمین یا مجموعه قرار دارد و معمولاً برای فعالیتهای ورزشی مانند دویدن یا پیادهروی استفاده میشود.