ardencies
جمع اشتیاق و حرارت عاطفی و شدید برای چیزها.
ardennite
معدن سنگی که از آن بعضی مواد معدنی استخراج میشود.
arder
شخصی که نسبت به چیزی اشتیاق و حمایت زیادی نشان میدهد.
ardhamagadhi
زبان باستانی هندی که در متون جینیها استفاده میشود.
ardhanari
آردهناری، نماد اتحاد و توازن بین نیروی مردانه و زنانه در متون هندو.
ardilla
آردیلا، نوعی جونده کوچک که به داشتن رفتارهای بازیگوش و ساختن لانه در درختان شهرت دارد.
ardish
آردیش، نوعی پارچه یا بافت که در لباسها و اکسسوریها به کار میرود.
ardisia
آردیشیا، جنسی از گیاهان گلدار که در باغبانی و طراحی منظر به خاطر زیباییشان استفاده میشود.
ardisiaceae
آردیشیاسه، خانوادهای از گیاهان که شامل گونههای مختلفی از جنس آردیشیا میشود.
arditi
آردیتی، اشاره به نیروهای ویژه ایتالیایی در جنگ جهانی اول که به خاطر شجاعت خود شناخته شدهاند.
ardito
اردیتو به معنای شجاع، دلاور یا جنگجو است، عمدتاً در زمینههای نظامی به کار میرود.
ardoise
آردواز یک تخته یا لوح سنگی است که معمولاً برای نوشتن یا طراحی استفاده میشود.
ardri
آردری به معنای پادشاه یا حاکم در برخی فرهنگها است.
ardrigh
آردریگ به عنوان عنوانی برای پادشاه یا فرمانروای بزرگ شناخته میشود.
ardu
آردو یک پلتفرم منابع باز برای برنامهنویسی و ساخت پروژهای الکترونیکی است.
arduinite
آردوینیت یک نوع ماده معدنی است که به طور خاص در محدودههای آتشفشانی شناخته میشود.
arduously
به معنای به سختی و به زحمت، مدتی طولانی و با تلاش زیاد انجام دادن.
arduousness
صفتی که بیانگر سختی، دشواری و زحمت زیاد برای انجام یک کار است.
ardure
به معنای گرمی شدید یا زحمت و سختی در شرایط جوی.
ardurous
به معنای طاقتفرسا و دشوار، به خصوص در مورد تلاش یا سفر.
areach
به معنای رسیدن به یک نقطه یا هدف خاص.
aread
به معنای خواندن متنی، به ویژه کتاب، مجله یا روزنامه.
aready
آماده، در حال حاضر در وضعیت خاص یا برای انجام کار خاصی مناسب است.
areae
منطقه، فضایی که میتوان آن را برای مقاصد خاص تقسیم کرد.
areal
متعلق به یک سطح یا منطقه خاص.
areality
واقعیت، وجود یا وضعیت واقعی و عینی یک چیز.
areally
از نظر مکانی یا سطحی، به ویژگیهای جغرافیایی اشاره دارد.
arean
منطقهای، مربوط به یک ناحیه خاص یا ویژگیهای آن.
arear
منطقه، بخشی از یک فضایی که معمولاً به کار خاصی اختصاص دارد.
areason
دلیل یا توجیهی که برای یک نظر یا عمل ارائه میشود.
areasoner
کسی که دلیل میآورد و بر اساس منطق استدلال میکند.
areawide
در سطح یک منطقه خاص، اشاره به چیزی که تمامی مناطق یکجا را شامل میشود.
arecaceae
خانوادهای از گیاهان شامل نخلها و درختان مشابه.
arecaceous
مربوط به خانواده گیاهان آریکاسی، به خصوص نخلها.
arecaidin
آرکایدین یک ترکیب شیمیایی است که در دانه نارگیل آرکا وجود دارد و بر روی سلامتی تاثیرات متعددی دارد.
arecaidine
آرکایدین یکی از ترکیبات فعال شیمیایی موجود در دانه آرکا است که اثرات محرک دارد.
arecain
آرکین یک اصطلاح در علم گیاهشناسی است که به انواع خاصی از درختان نخل اشاره دارد.
arecaine
آرکاین ترکیبی است که به خاطر مزایای بالقوهاش در حال تحقیق است.
arecales
آرکالز یک رده از گیاهان است که شامل درختان نخل و گونههای مشابه میباشد.