arhatship
آرهاشیت، وضعیت فردی در بودیسم که به روشن‌فکری و آزادی از رنج اشاره دارد.
arhauaco
آرهاوآکو، نوعی درخت که در مناطق گرمسیری رشد می‌کند و معمولاً ساختار و ظاهری منحصر به فرد دارد.
arhythmical
غیرقانونی، حرکتی که بدون ریتم است و معمولاً در حرکات موزون یا بیان کلمات قابل مشاهده است.
arhythmically
به طور غیرقانونی، توصیف شیوه‌ای از رفتار یا عمل که بدون رعایت ریتم است.
arya
آریا، یک نام زنانه، معمولاً در فرهنگ‌های مختلف به معنای نجابت یا شرافت، به ویژه در داستان‌ها و افسانه‌ها.
ariadne
آریادنه، در افسانه‌های یونانی، دختری است که به تئسیوس در یافتن راهش در هزارتو کمک می‌کند.
ariana
آریانا، نامی رایج، به ویژه در فرهنگ‌های مدرن، که به خاطر زیبایی یا توانایی‌های خاص ستایش می‌شود.
aryanism
آریانیسم، ایدئولوژی‌ای که به برتری نژاد آریایی اعتقاد دارد و معمولاً با نژادپرستی و تفکرهای ملی‌گرایانه مرتبط است.
arianist
آریانیست به فردی اطلاق می‌شود که به ایدئولوژی آریانیسم اعتقاد دارد و آن را ترویج می‌کند.
arianistic
آریانیستی به صفات یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به ایدئولوژی آریانیسم مربوط می‌شوند.
arianistical
آریانیستیک نسبت به ایدئولوژی آریانیسم و تأثیرات آن در جوامع اشاره دارد.
arianists
آریانیست‌ها به افرادی اطلاق می‌شود که به ایدئولوژی آریانیسم اعتقاد دارند و آن را ترویج می‌کنند.
aryanization
آریانی‌سازی به فرایندهایی اطلاق می‌شود که هدف آن برتری دادن نژاد آریایی و حذف یا سرکوب سایر نژادها است.
arianize
آریایی کردن، به معنای تاثیرگذاری بر فرهنگ، آداب و رسوم به گونه‌ای که ویژگی‌های آریایی را بازتاب دهد.
aryanize
آریایی کردن، فرآیند تأثیرگذاری بر هنر، فرهنگ و فعالیت‌های اجتماعی به گونه‌ای که ویژگی‌های آریایی در آن نمایان گردد.
arianizer
آریایی‌ساز به فردی اطلاق می‌شود که ارزش‌ها و ویژگی‌های آریایی را ترویج و گسترش می‌دهد.
arianrhod
آریانی‌رهود، موجودی اسطوره‌ای که غالباً به عنوان نماد ماه و مادری دیده می‌شود.
aryballi
آریبال، ظرفی کوچک برای نگهداری عطر و روغن‌های معطر که معمولاً در دوران باستان استفاده می‌شده است.
aryballoi
آریبال‌ها، جمع آریبال، ظرف‌های کوچک برای نگهداری عطر و روغن‌های معطر در دوره‌های باستانی.
aryballoid
گلدانی با شکل خاص که در دوران باستان برای نگهداری روغن‌های معطر به کار می‌رفته است.
aryballos
نوعی گلدان کوچکی که در دوران باستان برای نگهداری روغن و عطر استفاده می‌شد.
aryballus
آریبالوس نوعی گلدان کوچک است که در گذشته برای نگهداری روغن‌ها و عطرها به کار می‌رفته.
arybballi
نوعی گلدان با طراحی خاص که در دوران‌های مختلف باستانی ساخته شده است.
aribin
درختی که معمولاً در مناطق آب و هوایی مختلف به خوبی رشد می‌کند.
aribine
گلی با زیبایی خاص که در فصل بهار می‌روید.
ariboflavinosis
آریبوفلاوینوزیس یک بیماری ناشی از کمبود ویتامین B2 (ریبوفلاوین) است.
arician
آریسیان به مردمی مربوط می‌شود که در یک قبیله خاص زندگی می‌کنند.
aricin
آریسین یک ترکیب شیمیایی است که در برخی گیاهان خاص وجود دارد.
aricine
آریکین به عنوان یک ترکیب شیمیایی در مطالعات سم‌شناسی مورد توجه قرار گرفته است.
arided
خشک‌شده به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن زمین به طور قابل توجهی از رطوبت بی‌بهره است.
arider
خشک‌تر به نواحی اطلاق می‌شود که رطوبت کمتری دارند و شرایط آب و هوایی دشوارتری برای زندگی دارند.
aridest
خشک‌ترین، به مناطق یا شرایطی اطلاق می‌شود که در آن‌ها میزان رطوبت یا بارش به شدت کم است.
aridge
لبه، رشته‌ای باریک و برجسته از زمین که در دو طرف شیب دارد.
aridian
خشک، به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن رطوبت بسیار کم است.
aridity
خشکی، وضعیت یا کیفیت کمبود رطوبت در محل یا منطقه.
aridities
خشکی‌ها، جمع کلمه خشکی، به وضعیت‌های مختلف کمبود رطوبت اشاره دارد.
aridly
به‌طور خشک، به شیوه‌ای که رطوبت کمی وجود دارد.
aridness
خشکی به معنای کمبود رطوبت در خاک و محیط است که مانع از رشد گیاهان می‌شود.
aridnesses
جمع واژه خشکی، به معنای درجات مختلف کمبود رطوبت در مناطق گوناگون.
ariegite
نوعی سنگ آتش‌فشانی نادر که معمولاً در نقاط خاصی یافت می‌شود.