به شکل غیرهمزمان اشاره دارد که در آن عملیات به صورت مستقل از یکدیگر و بدون انتظار برای تکمیل یکدیگر انجام می‌شوند.

عدم‌ارتباط به حالتی اطلاق می‌شود که در آن کلمات و عبارات بدون استفاده از پیوندهای متعارف مانند 'و' یا 'یا' آورده می‌شوند.

غیرهم‌پیوسته به بیانی اطلاق می‌شود که در آن پیوندهای معمول برای ارتباط بین بخش‌ها حذف شده است.

به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن عناصر بدون استفاده از پیوندهای عادی متصل می‌شوند.

عدم‌ارتباط‌ها به عبارات یا جملاتی اطلاق می‌شود که در آن‌ها پیوندهای هماهنگ حذف و معنا به صورت مستقل بیان می‌شود.

آسینگو الگویی است در بیولوژی که به تغییرات در رفتار موجودات زنده اشاره دارد.

آسینگوئس به فرایندهایی اطلاق می‌شود که در این فرایندها موجودات زنده به محیط خود پاسخ می‌دهند.

عدم هم‌افزایی به حالتی گفته می‌شود که در آن اجزا یا اعضا به خوبی با یکدیگر همکاری نمی‌کنند.

عدم هم‌افزایی به پدیده‌ای اشاره دارد که در آن همکاری ناقص یا غیر موثر است.

عدم هم‌ترازی به وضعیت‌هایی اشاره دارد که در آن گامت‌ها به طور متقابل منطبق نمی‌شوند.

عدم هم‌ترازی به گونه‌هایی اطلاق می‌شود که در تولید مثل، گامت‌ها به شکل نامتقارن با هم ترکیب می‌شوند.

به شکل احمقانه، به رفتار یا گفتاری اطلاق می‌شود که از نظر عقل یا منطق بی‌معنی و احمقانه باشد.

معنی احمقانه، و یا حالت یا کیفیت احمق بودن، به کارهایی که از نظر عقل سلیم غیر منطقی به نظر می‌رسند اشاره دارد.

به احمقانه‌ها یا موارد احمقانه‌ای اشاره دارد که ممکن است در گفتار یا اعمال افراد دیده شود.

غیر نحوی، به ویژگی‌هایی از زبان یا ساختار جمله اطلاق می‌شود که با قواعد معمول گرامری مطابقت ندارد.

عدم توازن به شرایط یا پدیده‌هایی اطلاق می‌شود که در آن بخش‌هایی از سیستم‌های زبانی یا فرهنگی به درستی با یکدیگر هماهنگ نمی‌شوند.

به عملی اطلاق می‌شود که در آن فرد تلاش می‌کند تا سخنان یا مفاهیم را به صورت مبهم یا پیچیده بیان کند.

آسیفونگاما به گروهی از گیاهان گفته می‌شود که فاقد لوله‌های چوبی (آسیفون) هستند و در دسته‌بندی‌های گیاه‌شناسی قرار می‌گیرند.

آژستماتیک به رویکرد یا طرز فکر اشاره دارد که فاقد نظام یا ساختار مشخص است.

آستولیک به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن قلب دیگر انقباضات طبیعی خود را ندارد.

آستولیزم به حالتی در پزشکی گفته می‌شود که در آن هیچ فعالیت قلبی وجود ندارد.

آسیتیا به حالتی اطلاق می‌شود که فرد تمایلی به خوردن غذا ندارد.

آسیژیتیک به رابطه‌ای اطلاق می‌شود که در آن دو یا چند عنصر به صورت مخالف وجود دارند.

قابل سوال کردن، به معنای اینکه فردی به راحتی می‌توان از او سوال کرد یا اطلاعات خواست.

به طور جداگانه پرسیدن، به معنای اینکه نظرها یا سوالات به طور غیرمتمرکز و جدا از یکدیگر مطرح شود.

اسکَر، واژه‌ای که به یک سرباز یا نیروی نظامی اشاره دارد که معمولاً در میدان جنگ است.

آسکارل، مایعی که به عنوان عایق الکتریکی در تجهیزات استفاده می‌شود.

پرسش‌کننده، کسی که سوالی می‌پرسد.

پرسش‌کنندگان، افراد زیادی که سوالی می‌پرسند.

askeses به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی در یک لحظه دچار روشنایی یا درخشش ناگهانی در خلاقیت یا تفکر می‌شود.

askewgee به حالتی اشاره دارد که چیزی به طور غیر متعارف یا نامرتب قرار دارد.

askewness به معنی کجی یا عدم توازن است که می‌تواند در هنر یا طراحی وجود داشته باشد.

askile به رویکردی اشاره دارد که از عادت‌ها و الگوهای شناخته شده دور می‌شود و به سمت نوآوری می‌رود.

askingly به حالتی محدود اشاره دارد که در آن فردی به دنبال پاسخ یا اطلاعاتی مشخص است.

askings به مجموعه‌ای از سوالات اشاره دارد که برای کسب اطلاعات یا روشن شدن موضوعی مطرح می‌شوند.

این واژه به معنای درخواست کردن یا خواستن چیزی از کسی است.

اسکلنت به عنوان یک عنصر یا جزء در مراسم‌های خاص شناخته می‌شود.

اسکلپیوس شخصیت افسانه‌ای یونانی است که به عنوان خداوند شفا شناخته می‌شود.

اسکویی نوعی ظرف است که در مراسم مذهبی قدیمی مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

askoye به معنای یک سنت یا رسم خاص است که به لحاظ تاریخی ارزشمند است.