autoallogamous
آتوآلوگام به گونههایی اطلاق میشود که توانایی تولید مثل با استفاده از گرده خودشان را دارند.
autoanalysis
تحلیل خود به بررسی و تحلیل و قضاوت در مورد افکار و احساسات شخصی اطلاق میشود.
autoanalytic
آتوآنالیتیک مربوط به رویکردها یا تکنیکهایی است که به تحلیل و بررسی خود فرد میپردازند.
autoanticomplement
آتوآنتیکامپلمنت به آنتیبادیهایی اطلاق میشود که به بافتهای خود فرد حمله میکنند.
autoantitoxin
آتوآنتیتوکسین به سیستمی اطلاق میشود که بدن به منظور خنثیسازی سموم خود تولید میکند.
autoasphyxiation
خود خفهسازی به عملی گفته میشود که در آن فرد به عمد جریان هوا را قطع کرده و دچار خفگی میشود، بهمنظور دستیابی به حالت روانی خاص.
autoaspiration
خودمکش به وارد شدن مواد غذایی یا مایعات به داخل ریهها بهطور غیرارادی اشاره دارد.
autoassimilation
عملی که در آن فرد یا گروهی بدون دخالت خارجی خود را با محیط یا فرهنگ جدید سازگار میکند.
autobahnen
کلمهی آلمانی به معنی بزرگراهها یا جادههای اصلی که معمولاً برای عبور و مرور سرعت بالا طراحی شدهاند.
autobasidia
ساختارهای ویژهای در قارچها که مسئول تولید اسپور هستند.
autobasidiomycetes
یک کلاس از قارچها که دارای ویژگیهای منحصر به فردی است و معمولاً دارای بدنهی میوهای مشخص هستند.
autobasidiomycetous
به گروهی از قارچ ها اطلاق میشود که معمولاً بر روی مواد آلی زندگی میکنند و ویژگیهای خاصی دارند.
autobasidium
جنس از قارچ هایی که به طور خاص با ویژگی های خاص خود شناخته میشوند.
autobasisii
طبقهبندی خاصی از قارچ ها که اهمیت قوی در مطالعات قارچ شناسی دارد.
autobiographal
به شیوهای اشاره دارد که در آن فرد زندگی خود را توصیف میکند.
autobiographers
گروهی از افرادی که زندگی خود را به صورت نوشتهای توصیف میکنند.
autobiographic
خودزندگینامهای، مربوط به نوشته یا داستانی که درباره زندگی نویسنده است
autobiographist
خودزندگینامهنویس، کسی که رویدادها و تجربیات زندگی خود را مینویسد
autobiology
زیستنگاری، رشتهای که رویدادهای زندگی را در چارچوب مطالعات زیستی بررسی میکند
autoblast
آتو بلاست، نوعی سلول پیشساز در بافتهای زنده
autoboat
آتو قایق، قایق خودکار که نیازی به هدایت انسان ندارد
autoboating
قایقسواری خودکار، عملی که در آن تجهیزات خودکار برای هدایت قایقها در آبها استفاده میشود.
autobolide
بولید خودکار، اصطلاحی برای اشاره به شهابسنگهای بزرگ که به جو زمین میرسند.
autobus
اتوبوس، وسیله نقلیه عمومی برای حمل و نقل مسافران در مسیرهای مشخص.
autobuses
اتوبوسها، شکل جمعی از اتوبوسهای عمومی برای حمل و نقل مسافران.
autobusses
اتوبوسها، به معنای وسیله نقلیه عمومی بزرگ که برای جابجایی مسافران ساخته شده است.
autocab
تاکسی خودکار، خودرویی که به صورت خودکار برای حمل و نقل مسافران عمل میکند.
autocade
کاروان یا گروهی از وسایل نقلیه که بهطور همزمان حرکت میکنند.
autocades
جمع کاروانهای خودرو که بهطور همزمان حرکت میکنند.
autocall
ویژگی که به طور خودکار تماسها را برقرار میسازد.
autocamp
محل کمپینگ که تجربه خودکار از امکانات را فراهم میکند.
autocamper
خودروی کمپینگ که به صورت خودکار امکانات رفاهی را ارائه میدهد.
autocamping
فرآیند یا تجربه کمپینگ که با استفاده از امکانات خودکار انجام میشود.
autocarist
خودرانیست، کسی که به استفاده یا توسعه خودروهای خودران باور دارد.
autocarp
خودمیوه، نوعی میوه است که به طور مستقیم از تخمک های گل توسعه می یابد.
autocarpian
خودمیوهای، وابسته به میوههایی که از تخمکهای گل شکل میگیرند.
autocarpic
خودمیوهای، مربوط به ویژگیهای خاص مربوط به میوه های خودمیوهای.
autocarpous
خودمیوهای، اشاره به گیاهانی که میوههایی از تخمکهای خود تولید میکنند.