مرغ‌های بانتای مختلف که به خاطر ویژگی‌های خاص‌شان شناخته می‌شوند.

مربوط به گروه‌های قومی و زبانی که عمدتاً در آفریقا زندگی می‌کنند و شامل زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف هستند.

نوعی گل یا گیاه است که در مناطق گرمسیری می‌روید و زیبا و زینتی است.

اسمی که به نوعی از موجودات زنده یا گیاهان اطلاق می‌شود، معمولاً در زیست‌شناسی استفاده می‌شود.

به یک نوع هنر یا تکنیک خلاقانه اشاره دارد که ممکن است شامل طراحی و تزئین باشد.

یک اصطلاح جشن که معمولاً به عنوان ابراز شادمانی و خوشحالی استفاده می‌شود.

به نوعی گیاه یا درخت اشاره دارد که ممکن است خواص دارویی داشته باشد.

بافومت، نماد مردی با سر بز و بدن انسان است که در جادوگری و عرفان به کار می‌رود.

بافومتی، اشاره به ویژگی‌ها یا موضوعات مرتبط با نماد بافومت دارد.

بپستری، فضایی در کلیسا یا مکان‌های مذهبی است که برای غسل تعمید اختصاص یافته است.

تعمید دادن، عمل مذهبی غسل دادن فردی به عنوان نشانه‌ای از پذیرش ایمان.

بپتانو دون، نوعی ماهی باستانی است که در دوران دور زندگی می‌کرد.

بپتی‌سیا، گیاهی از خانواده باقلا است که به خاطر گل‌هایش مشهور است.

بپتیسیاها، یک نوع گیاه گلدار از خانواده لگوم، با گل‌های زیبا و رنگارنگ.

بپتیسین، یک ترکیب شیمیایی که معمولاً در گیاهان بپتیسیا یافت می‌شود و به دلیل خواص درمانی آن مورد توجه قرار گرفته است.

به‌صورت مرتبط با مراسم تعمید، که در آن فرد وارد جامعه مذهبی می‌شود.

وابسته به بپتیسم، به ویژه به باورها و سنت‌های مربوط به تعمید.

قابل تعمید، اشاره به افراد یا گروه‌هایی که می‌توانند مراسم تعمید را دریافت کنند.

فردی که در مراسم تعمید شرکت می‌کند و به جامعه مذهبی ملحق می‌گردد.

بپتیزم، عملی مذهبی که در آن فردی با آب یا هر ماده‌ای دیگر تعمید داده می‌شود.

تعمیددهنده، فردی که عمل تعمید را انجام می‌دهد.

تعمیددهندگان، افرادی که عمل تعمید را انجام می‌دهند و ممکن است در مراسم مختلف شرکت کنند.

باپتورنیس، نوعی مراسم مذهبی مرتبط با تعمید که در برخی جوامع برگزار می‌شود.

بَرَة، یک اصطلاح در زبان اردو که به مراسم عروسی اشاره دارد و معمولاً در فرهنگ‌های خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بارابَرَة، نوعی معماری خاص در بعضی مناطق که به زیبایی و تاریخچه آن شهرت دارد.

باراباس، در کتاب مقدس، شخصیتی است که در جریان محاکمه عیسی مسیح، به دلخواه مردم آزاد شد.

بارابورا، اصطلاحی برای توصیف جمع شدن افراد برای یک هدف خاص.

بارابرا، نوعی رقص سنتی که در برخی فرهنگ‌ها رواج دارد.

باراکا، نام گروهی از افراد که برای دعا و نیایش جمع می‌شوند.

باراد، به معنای باد یا نسیمی که در فضا حرکت می‌کند.

باراداری، عمل لذت بردن از باد و نسیم که معمولاً در فضایی باز انجام می‌شود.

باراگنوزیس، حالتی است که در آن گویی نمی‌توانید درک صحیحی از صداها داشته باشید.

باراگوئن، زبانی است که از ترکیب چند زبان به وجود می‌آید و معمولاً قابل فهم نیست.

باراگوئینی، سبکی از بیان یا نوشتار است که شامل زبان‌های متفاوت و ناهمگون می‌باشد.

باریتا، یک متنی از سنت‌های شفاهی یهودی است که خارج از میishنا قرار دارد.

باریتاها، متون مشابه بارایتای موجود که به اصول و استنادهای یهودی مربوط می‌شوند.

باراجیلو، نوشیدنی سنتی اسپانیایی که معمولاً شامل قهوه و شربت است.

برکه به معنای نعمت و برکت است که در فرهنگ‌های مختلف به اراده الهی یا توانایی مثبت زندگی اشاره دارد.

بارالیپتون یک مفهوم فلسفی یا فرهنگی است که برای توصیف جنبه‌های پیچیده‌تر تفکرات و ایده‌ها به کار می‌رود.

بارامیکا به یک سبک هنری خاص اشاره دارد که معمولاً شامل تکنیک‌های خاص و نوآورانه است.