روانشناسی آدلری به نظریه‌های روان‌شناسی آلfred Adler اشاره دارد که بر روابط اجتماعی و حس تعلق تأکید دارد.

عبارت 'اد لیب' به معنای صحبت کردن یا عمل کردن به صورت خودجوش و بدون برنامه‌ریزی قبلی است.

عبارت 'اد لیبیتوم' به معنای 'به دلخواه' و 'بدون محدودیت' است.

عبارت 'اد لیتوم' به معنای 'برای دعوی' است و به نماینده‌ای اشاره دارد که به عنوان نماینده در یک پرونده قانونی منصوب می‌شود.

مدیریت یا امور اداری یک سازمان که به فعالیت‌های اداری و هماهنگی مربوط می‌شود.

شخصی که در تبلیغات کار می‌کند و مسئول طراحی و اجرای فعالیت‌های تبلیغاتی است.

مجموعه‌ای از روش‌ها و تکنیک‌های تبلیغاتی که به توده مردم می‌پردازد.

عمل اندازه‌گیری و ارزیابی تأثیر تبلیغات بر بازار.

شخصی که وظایف اداری و سازماندهی را در یک نهاد انجام می‌دهد.

ابزاری که به کمک مشخصات اداری و فرآیندها می‌آید.

مدیریت کردن، به کار بردن یا انجام دادن (به ویژه وظایف یا خدمات).

مدیریت، روند انجام کارها و سیاست‌ها در یک سازمان یا نهاد.

مرتبط با مدیریت یا سازماندهی، به ویژه در فضای کاری.

شخصی که در کارهای اداری و سازماندهی امور اداری کمک می‌کند.

به طور اداری، در زمینه مدیریت یا سازماندهی.

شخصی که وظیفه مدیریت یا کنترل یک سیستم یا سازمان را بر عهده دارد.

مدیر اجرایی، زنی که مسئولیت اداره و مدیریت یک ارثیه را بر عهده دارد.

ستودنی، قابل تحسین و شایسته تقدیر.

آدمیرال ناوگان، بالاترین درجه نظامی در نیروی دریایی که بر یک ناوگان از کشتی‌ها فرماندهی می‌کند.

دولت دریایی، سازمان نظامی یا دولتی مرتبط با نیروی دریایی.

قابل قبول، اقدامی یا چیزی که اجازه ورودی به مکان یا موقعیتی را دارد.

ورود، اجازه ورود به یک مکان.

تذکر، هشدار یا نصیحتی که به منظور اصلاح رفتار یا تصمیم شخصی ارائه می‌شود.

اختصار ADN، معمولاً در علوم تلفن و زیست‌شناسی برای اشاره به شبکه‌های دیجیتال پیشرفته یا دی‌ان‌ای استفاده می‌شود.

adnate به پیوستگی یا همجوشی دو یا چند بخش در گیاهان اشاره دارد.

ad nauseam یعنی تا جایی که دیگر قابل تحمل نباشد، به ویژه در بحث‌های طولانی و خسته‌کننده.

adnexa به ساختارهای جانبی و وابسته به یک عضو خاص در بدن اشاره دارد.

adnominal به صفات و عبارات وصفی که اسم‌ها را توصیف می‌کنند اشاره دارد.

آدنیاماتانها، یک گروه بومی استرالیایی هستند که زبان و فرهنگ خاص خود را دارند.

عملی که به معنی انجام دادن یا بیشتر انجام دادن کاری است.

ادوبو، غذایی سنتی در فیلیپین است که معمولاً از گوشت و ادویه‌جات تهیه می‌شود.

عبارتی برای اشاره به زمان طولانی و معانی آن، معمولا برای بیان گذر زمان استفاده می‌شود.

عبارتی برای اشاره به وضعیت نامنظم و به هم ریخته است.

عبارتی که نشاندهنده زندگی راحت یا فاقد معنای واقعی است.

نوجوانی، دوره‌ای از زندگی که بین کودکی و بزرگسالی قرار دارد و شامل تغییرات جسمی، عاطفی و اجتماعی است.

آدونای، یکی از نام‌های خدا در یهودیت که به عنوان نشانه‌ای از احترام و خشوع مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کار تمام شده، توافقی که دیگر قابل تغییر نیست.

پروانه آدونیس آبی، گونه‌ای پروانه با زیبایی و رنگ‌های زنده که در نواحی خاصی یافت می‌شود.

سرپرست، شخصی که بچه‌ای را به فرزندی قبول می‌کند.

فرزندخوانده‌گو، شخصی که برای فرزندخواندگی فعالیت می‌کند.