esprove
به معنای اثبات کردن یا نمایش دادن به واقعیت یک نظریه یا ادعا است.
espundia
به اشخاص یا موجودات افسانه‌ای که در داستان‌ها و اسطوره‌ها وجود دارند اشاره دارد.
esquamate
به جداشدن یا خراب شدن پوست در موجودات زنده اشاره دارد.
esquamulose
به ویژگی خاصی در گیاهان اشاره دارد که بافت پوششی مانند مقیاس دارد.
esquiline
به تپه‌ای در رم اشاره دارد که از نظری تاریخی و فرهنگی اهمیت دارد.
esquirearchy
اسکوارکی به سیستم طبقات اجتماعی اشاره دارد که در آن افرادی که به عنوان نجیب زاده شناخته می‌شوند، در یک سلسله مراتب اجتماعی قرار دارند.
esquired
اسکوار شدن به معنای دریافت عنوان یا مقام اجتماعی خاصی است که به افراد از نیکوکاران یا دارندگان دستاوردهای ویژه اعطا می‌شود.
esquiredom
اسکوارش بودن به حالت یا وضعیت اشخاصی اشاره دارد که به عنوان اسکوار شناخته می‌شوند و معمولاً امتیازات خاصی دارند.
esquireship
اسکوارش به عنوان عنوانی است که به شخصی که شرایط خاصی دارد، اعطا می‌شود و بر مسئولیت‌های اجتماعی او دلالت دارد.
esquiring
اسکوار شدن به فرایند به‌دست‌آوردن عنوان و مقام اجتماعی خاصی اشاره دارد.
esrog
اسرگ میوه‌ای از درختی خاص است که در مراسم مذهبی یهودیان به کار می‌رود.
esrogim
اسروگیم، میوه‌های مرکباتی که به‌خصوص در مراسم دینی یهودیان استفاده می‌شود و نمادهای خاصی دارند.
esrogs
اسروگ‌ها، نوعی میوه مرکبات که در جشن‌های خاص یهودی مانند سوکوت به کار می‌رود.
essayer
سعی‌کننده، کسی که تلاش می‌کند تا به نتیجه‌ای دست یابد یا بخواهد کار جدیدی انجام دهد.
essayers
سعی‌کنندگان، افرادی که در جستجوی تجربه و یادگیری از طریق تلاش‌ها و شکست‌ها هستند.
essayette
مقاله‌ای کوتاه و مختصر که به موضوع خاصی می‌پردازد.
essayical
مربوط به شیوه نوشتن مقالات، به ویژه مقاله‌های تحلیلی یا انتقادی.
essayish
شبیه به مقاله، به نوعی نوشتار اشاره دارد که ویژگی‌های مقالات را داراست و معمولاً ساختاری منطقی و جدی دارد.
essayism
مقاله‌زدگی، گرایشی در نوشتن است که بر اهمیت نوشتار شخصی و ناامیدانه تأکید دارد.
essayistical
مقاله‌وار، اشاره به سبکی دارد که در آن نوشتار به روشی ساختاریافته و تحلیلی ارائه می‌شود.
essaylet
مقاله‌کوتاه، به یک نوع نوشتار اشاره دارد که معمولاً مختصرتر از مقاله است و ایده‌ای مستقیم را بیان می‌کند.
essancia
جوهر، به مفهوم اصلی یا مولفه اساسی یک ایده یا استدلال اشاره دارد.
essancias
جوهرها، جمع جوهر است و به مولفه‌های اصلی یا کلیدی چند ایده یا بحث اشاره دارد.
essang
اسنگ، نوعی مشخص از گیاه یا جانور که دارای ویژگی‌های خاصی است.
essart
اسارت، ناحیه‌ای است که به‌صورت عمدی برای کشاورزی یا استفاده انسانی پاکسازی شده است.
essed
اسد، اصطلاحی در زبان‌شناسی که به شکلی خاص اشاره دارد.
esseda
اسدا، موضوع یا مبحثی که در یک جلسه یا بحث به آن پرداخته می‌شود.
essede
اسده، روشی یا متدولوژی که به یادگیری عمیق‌تر موضوعات کمک می‌کند.
essedones
اسدون‌ها، گروهی از موجودات که دارای تطابق‌های خاصی با محیط خود هستند.
essee
اسس، نوشتار یا مقاله‌ای است که آرای شخصی نویسنده را درباره یک موضوع خاص بیان می‌کند.
esselen
زبان اسلن، زبانی قدیمی و بومی از قبیله‌های بومی آمریکا است که در کالیفرنیا صحبت می‌شده.
esselenian
اسلنیا به فرهنگ و سنت‌های متعلق به قبیله‌های اسلن اشاره دارد.
essenced
فعل به معنای افزودن عطر یا طعم خاصی به یک چیز است.
essency
ماهیت، جوهر یا عنصر اصلی یک مفهوم یا موضوع است.
essencing
فرآیند اضافه کردن طعم یا عطر خاص به چیزها.
essenhout
درختی سخت که معمولاً در صنعت مبلمان و ساخت و ساز استفاده می‌شود.
essenian
فلسفه یا شیوه‌ای که به زندگی سالم و استفاده از مواد تازه تأکید دارد.
essenianism
مکتب فکری که بر سادگی و سبک زندگی سالم تأکید دارد.
essenic
رویکرد یا سبک زندگی که به غذاهای کامل و طبیعی تأکید دارد.
essenical
مواد مغذی ضروری که برای سلامتی و بهبود عملکرد بدن مورد نیازند.