estado
دولت، نهادی که وظایف حاکمیتی و مدیریتی را بر عهده دارد.
estafet
استافه، وسیلهای که در مسابقات دو رله برای انتقال استفاده میشود.
estafetted
عبارتی است که به عمل انتقال استافه در مسابقات اشاره دارد.
estall
منفجر شد، به معنای خارج شدن مواد به شدت از یک محیط مشخص، معمولاً به خاطر فشار یا حوادث ناگوار.
estamene
استامنه، به معنای سازهای که برای حفظ و نمایش تاریخ، فرهنگ و شخصیتهای خاص استفاده میشود.
estamin
استامین، به معنای یک رستوران کوچک یا کافه که معمولاً با فضای دوستانه و صمیمی همراه است.
estamp
چاپ کردن یا علامتگذاری، به معنای ایجاد اثری از طرح یا امضا بر روی سطحی.
estampage
استامپاج، به معنای چاپ یا بازسازی آثار هنری با استفاده از روشهای خاص.
estampede
فرار جمعی، به معنای فرار ناگهانی و سریع گروهی از موجودات از یک محل به دلیل اضطراب یا ترس.
estampedero
محل یا کارگاهی که در آن تمبرهای پستی و رسمی ساخته میشوند.
estampie
نوعی رقص قدیمی که در قرون وسطی رواج داشته است.
estanciero
شخصی که زمینهای وسیع یا گلههای دام را در اختیار دارد.
estancieros
جمع استانسیرو، اشاره به افرادی که صاحب زمینهای کشاورزی هستند.
estang
نوعی دریاچه کم عمق که معمولاً دریاچههای آب شیرین را توصیف میکند.
estantion
ایستگاه یا محلی که در آن مسافران سوار و پیاده میشوند، به ویژه در مبحث حمل و نقل عمومی.
estated
واگذاری یا تقسیم داراییها و املاک در راستای ارث و دیگر موارد قانونی.
estately
با شکوه و مجلل، به ویژه در زمینههایی مانند ساختمانها یا لباسها.
estatesman
شخصی که در زمینه مدیریت املاک و امور مربوط به آن فعالیت میکند.
estatesmen
جمع 'دولتمرد'، افراد فعال در زمینه مدیریت املاک و داراییهای بزرگ.
estating
عمل تقسیم املاک یا انتقال حقوق قانونی به دیگران.
estats
وضعیت یا شرایط املاک و داراییها.
esteemable
شایسته احترام، قابل تقدیر، کسی که به خاطر رفتارهای خوبش مورد احترام قرار میگیرد.
esteemer
شخصی که به دیگران احترام میگذارد و فعالیتهای مثبت آنها را ارزیابی میکند.
estella
نامی که به معنای ستاره آمده و معمولاً به زیبایی و درخشش اشاره دارد.
estensible
قابل گسترش، به معنای این که چیزی میتواند بدون از دست دادن کیفیت یا عملکرد خود توسعه یابد.
esterases
نوعی آنزیم که به تجزیه استرها کمک میکند.
esterellite
معدنی که معمولاً در شرایط خاص زمینشناسی تشکیل میشود.
esteriferous
استرئیفروس به موادی اطلاق میشود که قادرند استرها را تولید کنند، به ویژه در گیاهان و ترکیبات شیمیایی.
esterify
عملکردی که در آن الکلها و اسیدها به منظور تولید استرها با هم ترکیب میشوند.
esterifiable
قابل تبدیل به استر، به معنای ترکیب شدن با اسیدها برای تولید استر.
esterification
فرآیند تشکیل استر از الکل و اسید که معمولاً در شیمی آلی رخ میدهد.
esterified
ترکیبی که در آن پروسه استرئفیکاسیون انجام شده است.
esterifies
عملی که در آن یک ماده الکل را استرئفیک میکند و به استر تبدیل مینماید.
esterifying
استر کردن، فرآیندی شیمیایی که در آن یک الکل و یک اسید برای تولید یک استر واکنش میدهند.
esterization
استر کردن، فرآیند شیمیایی تبدیل یک اسید و یک الکل به یک استر.
esterize
استر کردن، عمل تبدیل یک ترکیب به استر.
esterizing
استر کردن، فرایند تبدیل یک ماده به فرم استری.
esterlin
استر لین، یک نوع کمپوند یا ترکیب شیمیایی که در واکنشهای خاصی استفاده میشود.
esterling
استر لین، نوعی ترکیب شیمیایی خاص که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
esteros
استرو، به منطقهای از زمین که شامل آب و خاک است و معمولاً گیاهان خاصی در آن رشد میکنند، اشاره دارد.