a piece of ass
اصطلاح عامیانه برای اشاره به یک زن جذاب یا دوستداشتنی، و معمولاً در مکالمات غیررسمی یا باریکاندیشانه استفاده میشود.
a piece of cake
عبارتی برای توصیف کار یا وظیفهای که انجام آن بسیار آسان باشد.
a pig in a poke
به معنای خرید یا قبول چیزی بدون بررسی دقیق آن است که میتواند نتیجه منفی داشته باشد.
a pig of a —
به معنای اشاره به چیزی بسیار دشوار یا ناامیدکننده است.
apis
آپیس، جنسی از زنبورهای عسل است که در تولید عسل و زاویهی زیستشناسی آنها نقش مهمی دارد.
a place in the sun
جای شما در آفتاب، به معنای جایگاهی است که در آنجا میتوانید خوشحال باشید و اعتبار یا موفقیتی کسب کنید.
aplanat
آپلان، نوعی لنز است که ناهنجاریهای نوری را کاهش میدهد و به دقت تصویر کمک میکند.
aplasia
آپلازی، عدم تشکیل یا توسعه صحیح یک بافت یا ارگان در بدن است.
aplastic
آپلاستیک به عدم توانایی در تولید سلولها یا بافتها به صورت مناسب اشاره دارد.
aplastic anaemia
آنمی آپلاستیک وضعیتی است که در آن مغز استخوان قادر به تولید سلولهای خونی کافی نیست.
a play on words
بازی با کلمات، به کار بردن کلمات به گونهای که معنای دوگانه یا شوخی ایجاد کند.
aplomb
اعتماد به نفس و آرامش در مواجهه با موقعیتهای دشوار.
apnoea
آپنه، اختلالی که شامل توقف تنفس در خواب میشود.
apo-
پیشوند 'apo-' به معنی جدایی یا دور شدن از چیزی.
apoc.
اختصار 'apoc.' به متون غیرقابل استناد اشاره دارد.
apocalyptic
آخرالزمانی به معنی مرتبط با پایان دنیا یا آخرالزمان است.
apocarpous
آپوکاپروس به معنای گیاهانی است که کلالههای آنها جدا از هم قرار دارند.
apochromat
لنز آپوکرومات به لنزهایی اطلاق میشود که از خطاهای رنگی جلوگیری میکنند.
apocope
آپوکوفی به معنای حذف یک یا چند حرف در پایان کلمه است.
apocr.
مخفف آپوکریفی به متون یا مطالبی اطلاق میشود که قابلیت اعتبار ندارند.
apocrine
غدد آپوکرین به غددی اطلاق میشود که عرق را با عملکرد خاصی تولید میکنند.
apocrypha
کتابهای مقدس یا متونی که در انجیل کانن قرار ندارند و بهطور رسمی پذیرفته نشدهاند.
apodosis
قسمتی از جمله شرطی که نتیجه یا پیامد را بیان میکند.
apodous
موجوداتی که فاقد پا یا اندام هستند.
apolar
مواد یا ترکیباتی که الکتریسیته را هدایت نمیکنند و بار الکتریکی ندارند.
apollinarian
آپولیناریان، به فلسفهای اطلاق میشود که بر تفکر منظم و عقلی تأکید دارد و معمولاً به زیبایی و نظم در هنر و علم مربوط میشود.
apollonian
آپولینیکی، به ویژگیهایی اشاره دارد که با نظم، زیبایی و تفکر منطقی مرتبط هستند.
apologia
اپولوژیا، بهانه یا دفاعی است که معمولاً به منظور توضیح یا توجیه یک عمل یا باور ارائه میشود.
apologist
عذرخواهنده، شخصی است که از ایدهها یا عقاید خاصی دفاع کرده و به آنها استدلال میکند.
apology
عذرخواهی، بیان عذر یا پشیمانی به خاطر انجام کار نادرست یا آسیب زدن به کسی.
apology tour
تور عذرخواهی، سفر یا برنامهای برای عذرخواهی از افرادی که تحت تأثیر عمل نادرستی قرار گرفتهاند.
apols
کلمهای غیررسمی برای عذرخواهی، به صورت مختصر و غیررسمی بیان میشود.
apolune
آپولون، دورترین نقطه در مداری بیضوی که یک جسم، از مرکز زمین یا هر جسم دیگر فاصله دارد.
apomict
آپومیکت، گیاهی که از طریق تولیدمثل غیرجنسی بدون زهر و باروری به وجود میآید.