glorifiable
قابل ستایش، به معنای اینکه چیزی شایسته تمجید و تقدیر باشد.
glorifier
ستاینده، کسی که دیگری یا چیزی را میستاید و او را بزرگ میکند.
glorifiers
ستایشگر به معنای شخصی است که به شدت از کسی یا چیزی تعریف و تمجید میکند.
gloryful
با شکوه به معنای چیزی است که به خاطر جمال یا عظمتش تحسین میشود.
gloryingly
با تحسین به معنای توصیف چیزی با عظمت و با شور و اشتیاق.
gloryless
بدون شکوه به معنای چیزی است که فاقد عظمت و آبرو باشد.
gloriosa
گلاوریوزا به گیاهی زیبا و نادر اشاره میکند.
glorioso
گلوریو به معنای فیروزهای و زیبا، بخصوص در زمینههای هنری و طبیعی مورد استفاده قرار میگیرد.
gloriousness
شکوه، به معنای بزرگی و عظمت چیزی است که میتواند زیبایی بصری یا تاریخی داشته باشد.
glossa
گلاسا به معنای توضیحات یا حاشیهنویسیهایی است که به متن اصلی اضافه میشود.
glossae
گلاسا، شکل جمع گلاساست و به یادداشتها و توضیحات اضافی اطلاق میشود.
glossagra
گلاساگرا به نوعی تجزیه و تحلیل مربوط به اصول زبانشناسی اطلاق میشود.
glossalgy
گلاساگیا به حالتهایی اشاره دارد که به زبان ارتباط دارند.
glossanthrax
گلس آنتراکس، بیماریای که زبان را در برخی از حیوانات تحت تأثیر قرار میدهد.
glossarial
گلساری به معنی مربوط به واژهنامه یا اصطلاحات خاص است.
glossarian
گلساری به فردی که به واژهنامهها و اصطلاحات علاقمند است، اطلاق میشود.
glossarist
گلساری به فردی گفته میشود که در تهیه و تدوین واژهنامهها تخصص دارد.
glossarize
خوشهای کردن به معنای توضیح دادن یا تعریف کردن واژهها یا اصطلاحات در قالبی سادهتر است.
glossas
واژههای خوشهای به توضیحات یا تعریفاتی اشاره دارند که برای روشنتر کردن محتوا به متن اضافه میشوند.
glossata
خوشههای اضافی به توضیحات و تفسیرهای معنایی برای کمک به درک بهتری از متن اشاره دارند.
glossate
خوشهای کردن به معنای افزودن توضیحات یا تفسیرها به متنی برای کمک به درک آن است.
glossatorial
خوشهای به صفتی اشاره دارد که به توضیحات و تفسیرهای متنی مربوط میشود.
glossectomy
عمل خوشهای به معنای جراحی برداشتن تمام یا بخشی از زبان است.
glossectomies
گلوستکتومی، یک عمل جراحی است که در آن تمام یا بخشی از زبان فرد برداشته میشود، معمولاً برای درمان سرطان زبان.
glossem
گلاسم، کوچکترین واحد معنی در زبانشناسی است که به بیان یک مفهوم خاص اشاره دارد.
glossematic
گلاسماتیک، نظریهای است که به عناصر معنی در زبان و ارتباطات آنها میپردازد.
glossematics
گلاسماتیک، رشتهای از زبانشناسی است که به بررسی روابط معنایی و ساختارهای زبانی میپردازد.
glosseme
گلاسم، یک واحد معنی است که در تحلیل زبانشناسی به کار میرود و به مفهوم خاصی اشاره دارد.
glossemes
گلاسمها، واحدهای معنی هستند که در تجزیه و تحلیل متن و گفتمان استفاده میشوند.
glossemic
تحلیل گلسمی، یک نوع مطالعه در زبانشناسی است که به بررسی معنی واژهها و ساختارهای زبانی میپردازد.
glosser
گلسر، فردی است که توضیحات و معانی کلمات را به طور دقیق بیان میکند.
glossers
گلسرها، افرادی هستند که توضیحات و معانی کلمات را برای درک بهتر متون فراهم میآورند.
glossic
اصطلاح گلسیک به واژهها یا عبارات خاصی اشاره دارد که به تحلیل زبان مربوط میشود.
glossily
به شکلی براق و درخشان، معمولاً برای توصیف ظاهر چیزی استفاده میشود.
glossina
گلسینا یک جنس از مگسهای تیره است که در انتقال بیماری خواب نقش دارند.
glossinas
گلسینا، نوعی مگس از خانواده مگسهای تسه تسه است که در برخی از نواحی موجب انتقال بیماریها به دامها میشوند.
glossiness
درخشندگی، حالتی از یک سطح است که به آن جلوه براق و صیقلی میدهد.