شخصی که در زمینه هنر و نگارگری تخصص دارد.

گورمند به معنای کسی است که به شدت به غذا علاقه‌مند است و همیشه می‌خواهد غذا بخورد.

گورمندیزر به معنای فردی است که به شدت به غذا علاقه‌مند است و همیشه در جستجوی غذاهای لذیذ است.

گورماندیسم به عشق و اشتیاق شدید به غذا اشاره دارد، به‌ویژه غذاهای خوشمزه و لذیذ.

گورماندیزر به فردی اطلاق می‌شود که به شدت به غذاهای خوشمزه و رستوران‌های خوب علاقه‌مند است.

گورماندیزرها به افرادی اطلاق می‌شود که به شدت به غذا علاقه‌مند هستند و اغلب در جمع‌های بزرگ ملاقات می‌کنند.

گورمان‌ها به افرادی اطلاق می‌شود که به شدت به خوردن غذاهای خوشمزه و باکیفیت علاقه‌مند هستند.

گورما، یک شخصیت افسانه‌ای که معمولاً داستان‌های غیرواقعی و بزرگ‌نمایانه تعریف می‌کند.

گورم کردن، به معنای بزرگ‌نمایی حقایق یا داستان‌ها و صحبت کردن به سبک افسانه‌ای.

گورا، نوعی کلاه که معمولاً در هواهای گرم برای حفاظت از آفتاب استفاده می‌شود.

گوراف، نوعی کلاه یا پوشاک خاص که معمولاً در مناسبت‌های خاص استفاده می‌شود.

گورل، نوعی پوشاک یا الگو که به دقت طراحی شده است.

گوری، به معنای داستان یا موضوعی است که شامل خشونت یا ترس است.

پرنده‌ای کوچک از خانواده گورزها که معمولاً در نواحی دشت و مناطق دلپذیر زندگی می‌کند.

چت آنلاین یا محاوره‌ای که به تبادل نظر در مورد موضوعات خاص مانند باغبانی اختصاص دارد.

گونه‌ای نادر از پرندگان که در بوته‌ها زندگی و تخم‌گذاری می‌کند.

مربوط به مناطق پوشیده از گورز، به ویژه با گل‌های زرد که به رنگ است.

مقایسه‌ای برای توصیف منطقه‌ای که بیشتر پوشیده از گورز است.

الفاظی برای توصیف محلی که بالاترین پوشش از گورز را دارد.

گورت، نوعی ماهی که معمولاً در آب‌های شیرین زندگی می‌کند و در برخی مناطق خاص یافت می‌شود.

گورتونی به دوره‌ای از تاریخ زمین‌شناسی اشاره دارد که در آن نوع خاصی از فسیل‌ها یافت می‌شود.

گورتونایت نوعی ماده معدنی است که مشخصات و خواص خاصی دارد و به نام شخصی خاص شناخته می‌شود.

گوس به پرندگانی اطلاق می‌شود که معمولاً در آب زندگی می‌کنند.

گوسین به یک معلم یا راهنما در مسیرهای معنوی اشاره دارد.

گوشن به فردی اشاره دارد که در حوزه اقتصاد تأثیرگذار بوده است.

گوشن‌ها نوعی سنگ یا کانی هستند که معمولاً در جواهرسازی یا صنایع دستی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

گوشاوفل به معنای خیلی بد یا خیلی افتضاح است و به طور معمول در توصیف چیزهای ناخوشایند و ناامیدکننده به کار می‌رود.

گوشدارن یک اصطلاح یا کلمه توهین‌آمیز است که به طور غیررسمی برای ابراز ناامیدی یا ناراحتی به کار می‌رود.

گوشن نام یک شهر در ایالت ایندیانا در ایالات متحده است.

گوشنایت نوعی از کانی برلی است که معمولاً بی‌رنگ است.

گوسلاریت یک کانی معدنی است که معمولاً در آلمان یافت می‌شود.

گوزل، نوعی بازی یا سرگرمی که معمولا کودکان با آن بازی می‌کنند و می‌تواند به اشکال مختلفی باشد.

گوسمور، به معنای مراقبت و نگهداری از باغ و محیط زیست.

گوسپلیست، شخصی که در سبک موسیقی گوسپل فعالیت می‌کند.

گوسپلی، توصیف حال و هوای خاص موسیقی گوسپل.

گوسپل‌مانند، اشاره به ویژگی‌های موزیک و متن گوسپل.

گوسپل‌فروش، شخصی که به طور فعال در تبلیغ یا نشر پیغام‌های دین گوسپل درگیر است.

به سمت انجیل اشاره دارد، به خصوص در جستجوی آرامش یا الهام از آموزه‌های آن.

برنامه‌ریزی اقتصادی مرکزی در اتحاد جماهیر شوروی که برای هدایت فعالیت‌های اقتصادی طراحی شده بود.

فرم جمع ' господин ' که به معانی آقا یا صاحب به کار می‌رود.