gospodar
به معنای صاحب یا سرپرست، به ویژه در زمینه اراضی و کشورها.
gospodin
به معنی «آقا» یا «جناب»، عنوانی محترمانه برای مردان.
gospodipoda
عنوانی است که نشاندهنده مقام نیکوکار و بزرگداشت در محلهها یا نقاط خاص است.
gosport
گوسپورت به محلی اشاره دارد که برای ورزشهای آبی و تفریحات وابسته به آب طراحی شده است.
gosports
گوسپورت، به مجموعهای از ورزشها و فعالیتهای آبی اطلاق میشود که نیازمند استفاده از آب یا محیطهای آبی هستند.
gossamered
گوسامرد به وصف حالت سبک و شفاف یک جنس اشاره دارد که مانند تار عنکبوت دارای نازکی و ظرافت است.
gossamery
گوسامری به صفات ظرافت و لطافت اشاره دارد که به طور خاص به نور و مواد سبک داده میشود.
gossameriness
گوسامری بودن به حالت یا کیفیت لطافت و شفافیت اشاره دارد.
gossamers
گوسامرها به نازکترین رشتههای مانند کلاف یا تار عنکبوت که در فضا معلق هستند، اطلاق میشود.
gossampine
گاسانپین به نوعی پارچه سبک و هوایی اطلاق میشود که معمولاً در لباسهای تابستانی و سبک استفاده میشود.
gossaniferous
گوسانیفروس به سنگهایی اطلاق میشود که حاوی مواد معدنی اکسید شده هستند و معمولاً نشاندهنده وجود منبع معدنی هستند.
gossans
گوسانها به مواد اکسید شده اطلاق میشوند که معمولاً در بالای منابع معدنی قرار دارند و معمولاً نشانهای از وجود معادن زیرزمینی هستند.
gossard
گوسارد به نوع خاصی از لباس زیر زنانه اشاره دارد که برای زیبایی و جذابیت طراحی شده است.
gossep
گوسپ به نوعی وصله یا اتصالات چوبی اطلاق میشود که برای اتصال دو قطعه چوب به کار میرود.
gossy
گوس، به معنی درخشان یا براق است و معمولاً برای توصیف کیفیت بالا در رنگ و جلای چیزها استفاده میشود.
gossipdom
گم و گور و شایعه ورزی یک محیط اجتماعی است که در آن شایعات و شایعات در مورد دیگران رد و بدل میشود.
gossipee
شخصی که موضوع شایعات یا گفتگوهای دیگران قرار میگیرد.
gossiper
شخصی که شایعات را پخش میکند و در گفتگوهای مربوط به دیگران مشارکت میکند.
gossipers
شخصیتهای شایعهساز که در گروهها به تبادل اطلاعات غیررسمی میپردازند.
gossiphood
حالت یا محیطی که در آن شایعات و گفتگوهای شخصی به طور مکرر در بین افراد رد و بدل میشود.
gossypin
گیاهی که پنبه را تولید میکند و به خانواده Malvaceae تعلق دارد.
gossypine
درخت گاسیپین نوعی درخت است که در مناطق گرمسیر میروید و معمولاً به خاطر زیبایی گلهایش شناخته میشود.
gossipiness
ویژگی یا حالت زودگفتن در مورد دیگران و انجام گفتگوهای بیاساس.
gossipingly
به شیوهای که شامل شایعهپردازی و گوشهچشمی به زندگی دیگران باشد.
gossypium
نام علمی جنس گیاهان پنبه که در تولید الیاف استفاده میشود.
gossipmonger
شخصی که به طور مداوم شایعات را پخش میکند و در مورد زندگی دیگران کنجکاوی دارد.
gossypols
گاسیپولها مواد شیمیایی طبیعی هستند که در گیاهان پنبه یافت میشوند و معمولاً خاصیت ضدعفونیکننده و ضدسرطانی دارند.
gossypose
گاسیپوز نوعی پلیساکارید در پنبه است که ممکن است در فرآیندهای بیوشیمیایی گیاه نقش داشته باشد.
gossipped
گفتوگو و شایعه پراکنی در مورد زندگی شخصی دیگران بدون تأیید اطلاعات.
gossipper
شخصی که به طور مکرر اخبار یا شایعات درباره دیگران را به اشتراک میگذارد.
gossipping
عمل صحبت کردن درباره زندگانی خصوصی دیگران به صورت غیررسمی.
gossipred
شایعهپراکنی یا صحبت در مورد دیگران به شکلی غیررسمی.
gossipry
شایعهپراکنی، فرایند یا عمل گفتن شایعات یا اخبار ناخوشایند درباره دیگران.
gossipries
شایعهپراکنیها، اشاره به موارد متعدد شایعهپراکنی و اخبار ناخوشایند درباره دیگران.
goster
نشان دادن، به نمایش گذاشتن.
gosther
به نمایش گذاشتن، اظهار کردن.
gotch
گوتچ، نوعی لباس یا پوشش که ممکن است در فرهنگهای مختلف معنی متفاوتی داشته باشد.
gotched
احساس خستگی یا تلاش زیاد، معمولاً در زمینه ورزش.
gotchy
گوتچی، واژهای غیررسمی که برای اشاره به اشیاء کوچک و غیرقابل شناسایی استفاده میشود.