attention deficit disorder
اختلالی است که با مشکلاتی در توجه و تمرکز همراه است و معمولاً در کودکان مشاهده می‌شود.
attention-grabbing
به معنی جلب توجه و علاقه فوری افراد در یک موقعیت.
attention-seeking
توجه‌طلب، به معنای تلاشی مداوم برای جلب توجه دیگران است، معمولاً با رفتار یا ویژگی‌هایی جلب توجه کننده.
attention span
مدت زمانی که فرد قادر است تمرکز کند یا توجه خود را به یک موضوع خاص معطوف نماید.
attention whore
شخصی که به طور مفرط به جلب توجه و تحسین نیاز دارد، معمولاً با ابراز رفتارهای نمایشی یا عمدی.
attenuated
کاهش یافته، به معنای ضعیف یا کاهش قدرت و تأثیر در یک مفهوم خاص.
attenuator
کاهش‌دهنده، ابزاری برای کاهش شدت یا قدرت سیگنال در سامانه‌های مختلف.
attest
تأیید کردن، نشان دادن حقیقت یا اصالت چیزی، به ویژه به صورت رسمی.
at that rate
با آن سرعت، به نسبت سرعت یا نرخ مشخص.
at the best of times
بهترین شرایط، حتی در شرایط عالی نیز مشکل وجود دارد.
at the bottom of the heap
در پایین‌ترین رده، اشاره به پایین‌ترین جایگاه یا وضعیت.
at the buzzer
در آخرین لحظه، معمولاً زمانی که زمان به پایان می‌رسد.
at the coalface
در خط مقدم یا در مرکز فعالیت‌ها قرار داشتن، به معنای تجربه مستقیم از یک وضعیت یا مسئله.
at the door
درب یک مکان، معمولاً به معنای در ورودی یک ساختمان یا اتاق است.
at the double
به معنای انجام یک کار با سرعت و فوری، معمولاً در شرایطی که زمان محدود است.
at the drop of a hat
به معنای انجام کاری بدون هیچ تردید یا تاخیری، به سرعت و آسانی.
at the earliest
به معنای اولیه‌ترین زمانی که می‌توان یک کار را انجام داد، معمولاً به ساعت یا تاریخ اشاره دارد.
at the end of the day
به معنای جمع‌بندی وضعیت یا نتیجه‌گیری از یک موقعیت، معمولاً در یک بحث یا تصمیم‌گیری.
at the end of the rainbow
عبارت 'در انتهای رنگین‌کمان' به مفاهیمی مانند امید، آرزو یا هدف نهایی اشاره دارد که شاید دستیابی به آن دشوار باشد.
at the expense of
عبارت 'به هزینهٔ' به معنای اینکه برای به دست آوردن چیزی، چیزی دیگر را قربانی می‌کنید.
at the furthest
عبارت 'در بدترین حالت' به معنای حداکثر زمان یا فاصله‌ای است که ممکن است نیاز باشد.
at the hands of
عبارت 'در دستان' به معنای وقوع وقایع تحت تأثیر یا کنترل فرد یا پدیده‌ای است.
at the instance of
عبارت 'به درخواست' به معنای اینکه یک اقدام به خاطر درخواست یا خواستهٔ کسی انجام شده است.
at the latest
عبارت 'نهایتاً' به معنای آخرین زمان ممکن برای انجام یک کار است.
at the least
در کمترین حالت، به معنی کمترین مقدار یا حداقل چیزی است که باید در نظر گرفته شود.
at the mercy of
در معرض خطر یا کنترل کامل شخص یا چیزی دیگر قرار گرفتن.
at the minute
در حال حاضر، به لحظه‌ای که اکنون در حال وقوع است اشاره دارد.
at the moment
در لحظه کنونی، به زمان حاضر اشاره دارد.
at the outside
در بدترین شرایط، به زمان یا مقدار حداقلی اشاره دارد که بیشتر از آن نباید شود.
at the ready
در حالت آماده؛ به حالتی اشاره دارد که در آن شخص یا گروهی برای عمل یا واکنش آماده است.
at the risk of doing something
در معرض خطر انجام کاری قرار داشتن، اشاره به پذیرش خطر در انجام عمل خاصی دارد.
at the same time
به معنای همزمان، دو یا چند عمل یا وضعیت که همزمان در حال رخ دادن هستند.
at the slope
در دامنه، اشاره به ناحیه‌ای که به سمت بالا یا پایین شیب دارد.
at the top of one's game
در اوج بهترین عملکرد، زمانی که شخص یا گروه به بالاترین سطح توانایی خود رسیده است.
at the top of the heap
در بالای جمع، به معنای بهترین یا موفق‌ترین در یک زمینه خاص.
at the trail
در مسیر، به معنای قرار داشتن در یک راه یا مسیر مشخص.
at the wicket
در ورزش کریکت، ویکت به سه چوب عمودی که در انتهای زمین قرار دارد گفته می‌شود و هدف بازی این است که توپ به آن برخورد کند.
at this moment in time
در حال حاضر، در این زمان خاص، به معنای وضعیتی است که در آن لحظه اتفاق می‌افتد.
at this rate
این عبارت نشان‌دهنده پیش‌بینی درباره آینده بر اساس وضعیتی است که در حال حاضر پیش می‌رود.
attire
لباس یا پوشاکی که برای یک موقعیت خاص انتخاب و پوشیده می‌شود.