jadery
جادری به زیبایی و جاذبه‌ای اطلاق می‌شود که باعث جذب نظر افراد می‌شود.
jadesheen
جیدشین، نوعی سنگ قیمتی است که معمولاً در جواهرات استفاده می‌شود و رنگ سبز روشن دارد.
jadeship
کشتی جید، نوعی کشتی است که از سنگ جید ساخته شده یا جواهرات جید در طراحی آن استفاده شده است.
jadestone
سنگ جید، نوعی سنگ قیمتی است که در فرهنگ‌ها و هنرهای مختلف به کار می‌رود.
jady
جید، توصیف کننده رنگ‌هایی است که معمولاً سبز روشن یا زرد دارند و شبیه به سنگ جید هستند.
jading
جید کردن، فرآیندی است که در آن سنگ‌های جید شکل‌دهی و صیقل داده می‌شوند.
jadish
جید، توصیف کننده سبکی است که از جید یا عناصر مشابه الهام می‌گیرد.
jadishly
به معنای جدی و به طور خاص در رفتار یا گفتار. معمولاً به نحوه‌ای اشاره دارد که به نظر می‌رسد غیرطبیعی یا بیش از حد جدی باشد.
jadishness
ویژگی یا حالت جدی بودن یا جدی برخورد کردن با مسائل.
jaditic
ویژگی یا صفت بودن، معمولاً به سبکی یا طرز فکری اشاره دارد که متمایز و خاص است.
jaegars
به گروهی از سربازان یا جنگجویان اشاره دارد که مهارت‌های خاصی دارند و معمولاً در جنگ‌ها شرکت می‌کنند.
jaga
عمل نظارت و نگهداری، به معنای حفظ و مدیریت مسئولیت‌ها.
jagamohan
ایده‌ای که به تعمق و تفکر عمیق درباره خود و جهان می‌پردازد.
jagannath
جاگناث، یکی از اشکال الهی در هندوئیسم که به خصوص در اوریسا مورد پرستش قرار می‌گیرد.
jagannatha
جاگنات‌ها، یکی دیگر از نام‌های الهی که در فرهنگ‌های مختلف هندو مورد استفاده قرار می‌گیرد.
jagat
جاگات، واژه‌ای در زبان سانسکریت که به جهان یا کل هستی اشاره دارد.
jagatai
زبان جاگاتای، یکی از زبان‌های ترکی که در آسیای مرکزی و در برخی مناطق آسیای میانه گویش می‌شود.
jagataic
زبان‌های جاگاتای، دسته‌ای از زبان‌های ترکی که در مناطق خاصی کاربرد دارند.
jagath
جاگاث، واژه‌ای که در متون باستانی به جهان یا وجود اشاره می‌کند.
jageer
جگیر، فردی که در یک جامعه محلی نقش رهبری یا مسئولیت دارد.
jager
جگر، شکارچی یا فردی که به شکار و دنبال کردن حیوانات می‌پردازد.
jagers
جگرها، جمع کلمه جگر، به شکارچیان اشاره دارند.
jagg
جگر کردن به معنی منحرف کردن یا تغییردادن مسیر است.
jaggar
جگر، فردی است که به صعود و کوه‌پیمایی علاقه دارد.
jaggary
جگر، نوعی شکر قهوه‌ای سنتی که از نیشکر یا درخت خرما ساخته می‌شود.
jaggaries
جگره‌ها، تکه‌های شکننده و برش‌خورده‌ای که در مکان‌های خاصی یافت می‌شوند.
jaggeder
کلمه‌ای برای توصیف سطحی که دارای شکستگی‌ها و زواید است.
jaggedest
کنایه‌ای برای توصیف چیزی که زواید و شکستگی‌های زیادی دارد.
jaggedly
به طور شکسته و ناهموار، توصیف چگونگی حرکت یا شرایط.
jaggedness
کیفیت یا وضعیت ناهمواری و شکستگی.
jagger
شخصی که به کارهای هنری با سنگ و مواد سخت می‌پردازد.
jaggeries
شکر قهوه‌ای یا جگره، نوعی شکر غیر تصفیه شده است که از نیشکر یا درخت خرما به‌دست می‌آید و به رنگ قهوه‌ای و عطر و طعم خاصی دارد.
jaggers
چوب‌های خشکی که برای روشن کردن و نگه‌داشتن آتش مورد استفاده قرار می‌گیرند.
jagghery
نوعی شکر غیر تصفیه شده که از جوشاندن شیره درختان نخل به‌دست می‌آید.
jaggheries
جمع شکر قهوه‌ای که از شیره درختان نخل تهیه می‌شود.
jaggs
تیغه‌های تیز و خشنی که به برخی از گیاهان یا درختان نسبت داده می‌شود.
jagheer
نوعی شکر قهوه‌ای که در تهیه شیرینی‌های محلی استفاده می‌شود.
jagheerdar
زمیندار، شخصی که به عنوان مالک و مدیر زمین‌های زراعی شناخته می‌شود.
jaghir
جاگیر، نوعی ملک یا زمین بزرگ که معمولاً به خانواده‌هایی در تاریخ تعلق دارد.
jaghirdar
زمیندار، شخصی که دارای زمین‌های کشاورزی است و مسئولیت آنها را بر عهده دارد.