beat the count
شمارش در ورزش بوکس که در آن یک ورزشکار باید قبل از اینکه شمارش به یک عدد خاص برسد، به پاهای خود برگردد.
beat the drum
زدن طبل، به معنای نواختن و ایجاد صدا با ضربه زدن به طبل است.
beat the drum against
طبل زدن علیه، به معنای اعتراض کردن یا انتقاد کردن به شیوه‌ای قوی و مشهود است.
be at the end of
در انتهای، به معنای قرار داشتن در بخش آخر یا انتهای چیزی است.
beat the pants off
شکست دادن به طرز بی‌رحمانه، به معنای مخاطره‌آمیز برتری داشتن یا برنده شدن به شیوه‌ای چشمگیر است.
be at the races
در مسابقات بودن، به معنای شرکت در رقابت یا فعالیت‌های پر هیجان است.
beat the rap
از اتهام خلاص شدن، به معنی موفق شدن در فرار از تنبیه یا مجازات است.
beat the system
شکست دادن سیستم، به معنی یافتن راه‌هایی برای دور زدن قوانین یا رویه‌های موجود است.
beat the tar out of
به معنای ضربه زدن شدید به کسی یا چیزی، استفاده می‌شود زمانی که کسی به شدت آسیب می‌زند.
beat time
به معنی حفظ ریتم یا زمان در موسیقی یا فعالیت‌های حرکتی.
beat up
به معنای ضرب و شتم یا آسیب رساندن به کسی به صورت فیزیکی.
beat up on
به معنای انتقاد یا آزار شخصی به طور مداوم، به ویژه به خاطر اشتباهات کوچک.
beau
به معنای دوست پسر یا معشوق، به ویژه در زمینه‌های رمانتیک.
beaucoup
بسیار، مقدار زیاد، در زبان فرانسه برای بیان مقدار بالا استفاده می‌شود.
beaufort scale
مقیاس بوفورت، یک مقیاس برای اندازه‌گیری سرعت باد و تعیین شرایط جوی.
beau geste
اقدام زیبا، عمل فداکارانه یا با نیت خوب.
beau idéal
نمونه ایده‌آل، شخص یا چیزی که به عنوان بهترین الگو شناخته می‌شود.
beaujolais
بوجولر، نوعی از شراب قرمز که از انگور گامای در فرانسه تولید می‌شود.
beaujolais nouveau
بوجولر نو، شراب جوان و تازه که معمولاً در روز سوم شنبه نوامبر منتشر می‌شود.
beau monde
مجموعه‌ای از اشخاص متمول و با موقعیت اجتماعی بالا که در فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی شرکت می‌کنند.
beaune
شهرکی در فرانسه که به منطقه شراب‌سازی‌اش معروف است و دارای تاریخ و فرهنگ غنی می‌باشد.
beau sabreur
به عنوان یک اصطلاح، به مردانی که هم شجاع و هم خوش‌قیافه هستند اشاره دارد.
beautify
بهبود بخشیدن به ظاهری از چیزی به منظور زیباتر کردن آن.
beauty and the beast
زیبایی و جانور، داستانی است درباره عشق و پذیرش در شرایطی که انسان‌ها باید فراتر از ظاهر یکدیگر را ببینند.
beauty contest
مسابقه زیبایی، رویدادی است که در آن شرکت‌کنندگان بر اساس زیبایی و استعداد عموم ارزیابی می‌شوند.
beauty is in the eye of the beholder
زیبایی در چشم بیننده است، بیان می‌کند که نظرات در مورد زیبایی شخصی و متغییر هستند.
beauty is only skin-deep
زیبایی تنها در پوست است، به این معنی است که ظاهر نمی‌تواند معیار کاملی برای قضاوت درباره شخصیت یک فرد باشد.
beauty mark
نقطه زیبایی، نوعی علامت یا لکه بر روی پوست است که معمولاً به زیبایی افراد افزوده می‌شود.
beauty queen
ملکه زیبایی، فردی است که در یک مسابقه زیبایی برنده می‌شود و معمولاً به عنوان نماد زیبایی عمل می‌کند.
beauty salon
محل خدمات زیبایی که شامل مراقبت از مو، پوست و ناخن می‌شود.
beauty sleep
خواب کافی که به بهبود ظاهر و سلامت پوست کمک می‌کند.
beauty spot
لکه‌ای کوچک و جذاب بر روی پوست که به زیبایی فرد می‌افزاید.
beaux arts
فلسفه و سبک هنری که بر زیبایی و طراحی تأکید دارد.
beaux yeux
عبارتی برای توصیف چشم‌های زیبا و خیره‌کننده.
beaverboard
نوعی تخته از الیاف چوبی که برای ساخت و عایق‌بندی استفاده می‌شود.
beaver lamb
برهٔ بیور نوعی حیوان که برای خود جوی درست می‌کند و معمولاً در جنگل‌ها زندگی می‌کند.
beavertail
بیورتیل نوعی شیرینی سرخ‌شده است که شکلی شبیه به دم بیور دارد و معمولاً با شکر و دارچین تزئین می‌شود.
be a wake-up
بیدارباش، عبارتی که به معنای الهام بخشیدن یا آگاه کردن فرد به موضوعی است.
be away
دور بودن، به این معنا که شخص در مکانی غیر از محل معمول خود قرار دارد.
be away laughing
دور بودن و لذت بردن از یک موقعیت خنده‌دار.