latinian
لاتینی به مطالعه و بررسی موضوعات مرتبط با زبان لاتین اطلاق میشود.
latinic
لاتینیک به نوشتار یا ویژگیهایی اشاره دارد که مربوط به زبان یا فرهنگ لاتین است.
latiniform
لاتینشکل به اشکالی اشاره دارد که به نوعی با فرهنگ و هنر لاتین مرتبط است.
latinism
لاتینیسم به کلمات، عبارات یا ساختارهایی اطلاق میشود که خاص زبان لاتین هستند.
latinist
لاتینیست، شخصی است که در زبان و ادبیات لاتین تخصص دارد.
latinistic
لاتینیستی، مرتبط با ویژگیها یا سبکهای زبان و ادبیات لاتین است.
latinistical
لاتینیستیکال، اشاره به روشها یا تحلیلهای مربوط به زبان لاتین دارد.
latinitaster
لاتینیتاستر، شخصی است که دانش زبان لاتین را ارزیابی میکند.
latinities
لاتینیات، به ویژگیها، اصطلاحات یا عبارات خاص زبان لاتین اشاره دارد.
latinization
لاتینیسازی، فرآیند تبدیل یا تأثیرپذیری از زبان لاتین است.
latinizer
لاتینکننده، واژهای است که به فرآیند تبدیل کلمات و عبارات به اشکال و یا ساختارهای زبان لاتین اشاره دارد.
latinless
بدون لاتین، به حالتی اطلاق میشود که شامل هیچ واژه یا ساختاری از زبان لاتین نباشد.
latins
لاتینها به افرادی اطلاق میشود که به فرهنگ و زبان لاتین مربوط میشوند.
latinus
لاتینوس به فردی اشاره دارد که در زمینههای مختلفی در تاریخ باستان بهویژه در روم شناخته شد.
lation
تبدیل، به عملی اطلاق میشود که در آن مفاهیم یا عبارات به شکلهای دیگر تغییر مییابند.
latipennate
لاتینپناه به نوعی از برگها اطلاق میشود که در آن ساقه برگ، به شکل گستردهای تقسیم شده است.
latipennine
لاتیپنین، به شکلی اطلاق میشود که بالههای آن در کنار بدن پهن و وسیع باشد.
latiplantar
لاتیپلانتر، به شکل یا ساختاری از پا اطلاق میشود که در آن کف پا عریض و صاف باشد.
latirostral
لاتیروسترات به گونهای از شکلگیری بدن اشاره دارد که در آن نوک یا سر نسبت به بدن عریضتر باشد.
latirostres
لاتیروسترس به ویژگیهای ظاهری یا بدنی اشاره دارد که در محیطهای کم عمق قابل مشاهدهاند.
latirostrous
لاتیروسترس، به نوعی از شکلگیری اشاره دارد که در آن ابعاد سر یا نوک حیوان عریض باشد.
latirus
لاتیروس، به نوعی از صدف یا موجود دریایی اشاره دارد که دارای ویژگیهای خاصی است.
latisept
لاتی سپت، اصطلاحی در پزشکی که به عناصر یا مشخصات خاص اشاره دارد.
latiseptal
لاتی سپتال، مربوط به قسمتهای خاصی از بدن یا ویژگیهای آن در علم پزشکی.
latiseptate
لاتی سپت کردن، عمل طبقهبندی یا تقسیمبندی به مناطق خاص.
latisternal
لاتی سپرنل، مربوط به ناحیه میانی قفسه سینه در آناتومی.
latitancy
لاتیتانسی، حالت یا ویژگی که به تعویق انداختن یا عدم پاسخ سریع در گفتار اشاره دارد.
latitant
لاتیتان، حالتی از صبر یا انتظار در زمینه استراتژیهای مختلف.
latitat
لاتیتات به ناحیهای اشاره دارد که در آن خورشید تمام طول روز در آسمان است و هرگز غروب نمیکند.
latite
لاتیت نوعی سنگ آتشفشانی است که غنی از پتاسیم و نادر است.
latitudinary
به عوامل یا ویژگیهایی اشاره دارد که با عرض جغرافیایی ارتباط دارند.
latitudinarianism
لاتیتیودینیاریسم به مکتب فکری اطلاق میشود که معتقد است برداشتهای مختلف مذهبی را باید پذیرفت.
latitudinarianisn
این اصطلاح برای توصیف گرایش به پذیرش تفکرات و عقاید گوناگون استفاده میشود.
latitudinous
در ارتباط با عرض جغرافیایی، اشاره به مناطق وسیع یا گسترده دارد.
lative
فرم مرتبط با مقایسه یا درجه در زبان شناسی.
latomy
علم و فنون مرتبط با کندن یا حفر.
latomia
به زمین شناسی و پیدایش ساختارهای سنگی اشاره دارد.
laton
اصطلاحی برای توصیف جلوه یا نمای یک طراحی.
latona
شخصیتی از اساطیر یونان که مادر آپولون و آرتمیس بود.