latonian
منطقه‌ای خاص که به لحاظ زمین‌شناسی و جغرافیایی تعریف می‌شود.
latooka
رقصی سنتی که به ویژه در فرهنگ‌های خاص به نمایش در می‌آید.
latosol
نوعی خاک که به خاطر ویژگی‌هایش در کشاورزی اهمیت دارد.
latosolic
شامل ویژگی‌ها و خواص خاک‌های لاتوسول.
latosols
مجموعۀ خاک‌های غنی که در کشاورزی مهم هستند.
latoun
صنعتی دستی که در فرهنگ‌های خاص ریشه دارد.
latrant
نادان، کم‌زور، اصطلاحی برای توصیف صدای نازک و ضعیف.
latrate
عملیات ترسیم، به ویژه در مورد اصلاح و بهبود یک طرح یا سند.
latration
فرایند ترسیم؛ کشیدن خطوط و جزئیات در مستندات یا آثار هنری.
latrede
شکل خاصی از بیان هنری که عواطف و احساسات را منتقل می‌کند.
latreutic
ویژگی‌هایی که به تفسیر یا نمایندگی عواطف و احساسات هنری مرتبط می‌شود.
latreutical
مربوط به نمایندگی عواطف و احساسات؛ یک اصطلاح در هنر و ادبیات.
latrial
لاترال به مکان‌ها یا موقعیت‌هایی اشاره دارد که در کنار یا نزدیک به یک خط یا مرز قرار دارند.
latrially
به صورت جانبی یا در سمت دیگر، معمولاً در توصیف چیدمان یا حرکت.
latrian
لاترین به طور خاص به گونه‌های جانوری یا گیاهی اشاره دارد که در یک منطقه خاص زندگی می‌کنند.
latrias
لاترایاس به یک خانواده خاص از موجودات زنده اشاره دارد که ویژگی‌های خاص خود را دارند.
latrididae
لاترایدیده خانواده‌ای از ماهی‌ها است که به خصوصیات و رفتارهای خاصی معروف هستند.
latris
لاتریس به نوع خاصی از ماهی اشاره دارد که در آبیاری و صیدگاه‌ها شناخته شده است.
latro
لاترو به معنای دزد، تبهکار یا کسی است که به سرقت می‌پردازد.
latrobe
لاترو، نام یک شهر در ایالت پنسیلوانیا در ایالات متحده آمریکاست.
latrobite
لاتروبیت نوعی کانی است که به خصوص در سنگ‌های آذرین تشکیل می‌شود.
latrociny
لاتروچینی به معنای عمل سرقت یا دزدی است.
latrocinium
لاتروچینی به معنای یک گروه دزدان است که به صورت سازمان یافته عمل می‌کنند.
latrodectus
لاترودکتوس نام جنسی از عنکبوت‌ها است که شامل گونه‌های خطرناک است.
latron
لاترون، شخصی که به طور خاص در فریب دادن دیگران مهارت دارد.
lattener
لاتنر به ماده‌ای گفته می‌شود که برای ترکیب طعم‌ها یا بافت‌ها در غذا استفاده می‌شود.
lattens
لاتن کردن، به معنای مخلوط کردن یا هم زدن محتویات به طور خاص برای رسیدن به غلظت مناسب یا یکنواختی.
latterkin
لاترکین به گروه یا خانواده‌ای از خویشاوندان اشاره دارد که نسبت‌های نزدیک و عاطفی دارند.
lattermath
لاتر مت به دوران بعد از یک رویداد اشاره دارد که در آن افراد فکر می‌کنند یا نتایج را تحلیل می‌کنند.
lattermint
لاتر مینت به نوعی نعناع اشاره دارد که ممکن است خواص خاصی داشته باشد یا طعم و عطر خاصی ارائه دهد.
lattermost
آخرین، دور‌ترین از دو یا چند چیز.
latterness
تاخیر، به معنای دیر انجام دادن یا پاسخ دادن.
latticeleaf
گیاه با برگ‌های شبکه‌ای شکل که الگوهای خاصی دارد.
latticelike
شبیه به شبکه، با الگوهای متقاطع.
latticewise
به شکل شبکه، با ارتباطات متقاطع.
latticicini
نوعی غذای ایتالیایی که به صورت شبکه‌ای تهیه می‌شود.
latticing
سازه یا الگوی شبکه‌ای که از تقاطع تیرک‌ها یا میله‌ها تشکیل شده است.
latticinii
واژه‌ای در علم زیست‌شناسی برای اشاره به ساختارهای خاص در گیاهان.
lattin
اصطلاحی برای اشاره به نوع خاصی از گویش یا زبان.
lattins
راهنمودها یا قاعده‌هایی که برای ساخت و کاربرد زبان به کار می‌روند.