lester
لستر، نامی مردانه و معمولاً به عنوان نام شخص استفاده می‌شود.
lestiwarite
لستیواریت، یک ماده معدنی کمیاب با ویژگی‌های خاص.
lestobioses
لستوبیوزها، اشاره به تغییرات بیولوژیکی خاص در موجودات زنده.
lestobiosis
لستوبیوز، شرایطی که بر روی موجودات خاص تأثیر می‌گذارد.
lestobiotic
لستوبیوتیک، مواد یا عواملی که بر روی موجودات زنده تأثیر می‌گذارند.
lestodon
لستودون، پستانداری بزرگ و منقرض شده که در دوران ماقبل تاریخ زندگی می‌کرد.
lestosaurus
لستوسوروس، یک نوع دایناسور منحصر به‌فرد که ویژگی‌های خاصی دارد و در دوره‌های خاصی از تاریخ زیست می‌کرده است.
lestrad
لسترد، کارآگاهی از داستان‌های شرلوك هولمز که معمولاً به عنوان رقیب و همکار شرلوك شناخته می‌شود.
lestrigon
لستریگون، موجودی افسانه‌ای یا نمادین با قدرت‌های فوق‌العاده در ادبیات و افسانه‌ها.
lestrigonian
لستریگونی، اشاره به فرهنگی یا گروهی خاص با ویژگی‌های منحصر به فرد در تاریخ.
letchy
لچ، اصطلاحی برای توصیف رفتار یا نظراتی که به طور خاص نامناسب یا ناخوشایند هستند.
lete
لیت، در اسطوره‌شناسی به معنای فراموشی و نسیان، معمولاً به عنوان قدرتی برای حذف خاطرات تعریف می‌شود.
letgame
بازی کردن، به بازی نمودن یا درگیر شدن در فعالیتی سرگرم‌کننده اشاره دارد.
lethalities
کشندگی‌ها، به میزان خطر و توانایی یک ماده در کشتن اشاره دارد.
lethalize
کشنده کردن، به عمل یا فرآیندی گفته می‌شود که باعث مرگ یا ناتوانی می‌شود.
lethals
کشندگی‌ها، به موادی اشاره دارد که توانایی کشندگی دارند.
lethargical
کسالت‌آور، به حالت انفعال و عدم حرکت یا انگیزه اشاره دارد.
lethargically
به صورت کسالت‌آور، به حالتی اشاره دارد که در آن فرد کم‌تحرک یا بی‌انگیزه است.
lethargicalness
احساس تنبلی و بی‌حالی که موجب کندی در انجام فعالیت‌ها می‌شود.
lethargies
وضعیت یا احساس سستی و تنبلی که ممکن است به طور موقت رخ دهد.
lethargise
به حالت سستی یا بی‌حالی دچار شدن.
lethargised
به معنای به حالت سستی و بی‌حالی رفتن.
lethargising
به حالت سستی و بی‌حالی فرو رفتن.
lethargize
به حالت سستی و تنبلی دچار کردن.
lethargized
بی‌حال، خمود، خسته و ناتوان از انجام فعالیت‌های فیزیکی یا ذهنی.
lethargizing
عمل بی‌حال شدن و عدم تمایل به فعالیت.
lethargus
لثارگوس، در اسطوره‌شناسی نماینده فراموشی و بی‌حالی.
lethe
لته، در اسطوره‌شناسی یونان، رودخانه‌ای که آب آن موجب فراموشی می‌شود.
lethes
لته‌ها، در اسطوره‌شناسی به رودهای فراموشی یا پاک‌کننده خاطرات اشاره دارند.
lethy
کسل، بی‌حال، اشاره به حالتی است که در آن فرد انرژی ندارد.
lethied
فعل لتی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن حالتی سنگین و ناراحت‌کننده وجود دارد.
lethiferous
فعل لتی‌فروس به معنی مرگ‌آور یا کشنده است.
lethocerus
لتیسر، یک نوع حشره بزرگ و آبی است که در آب‌های شیرین یافت می‌شود.
letitia
لتیتیا به معنای خوشبختی و خوشحالی است.
leto
لتیو در اسطوره‌شناسی یونان، الهه‌ای است که مادر آپولو و آرتمیس است.
letorate
لتوریت به عمل قرضی اشاره دارد که در آن چیزی به طور موقت گرفته می‌شود.
letrist
لیتریست به کسی گفته می‌شود که در هنر تایپوگرافی و حروف‌نگاری تخصص دارد و از حروف برای خلق آثار هنری استفاده می‌کند.
lettable
قابل اجاره به ملکی گفته می‌شود که شرایط لازم برای اجاره را داشته باشد.
letten
اجاره دادن به معنی اجازه دادن به کسی برای استفاده از یک ملک به صورت موقت و در قبال پرداخت مبلغی است.
lettercard
کارت نامه نوعی کارت پستال است که معمولاً برای ارسال پیام‌های کوتاه استفاده می‌شود.